درباره مذاکرات هسته ای حرف های گفتنی زیاد است و موضوعات مختلفی هست که میشود به آنها پرداخت. اما با توجه به حجم عظیم تولید مطلب در این خصوص  از صبح امروز، به طور مشخص من یک نگرانی بزرگ درباره این توافق به ذهنم می رسد که بی مقدمه بیان می کنم امیدوارم دوستانِ هوادارِ دولت حق مسلم دیگران پیرامون گفتگو درباره  این توافق را به رسمیت بشناسند!

یک واژه ای هست که امریکایی ها خیلی روی آن مانور می دهند و آن “برگشت ناپذیری برنامه هسته ای” ایران هست. می گویند در مذاکره با ایران باید به سمتی برویم که برنامه هسته ای ایران به قبل از این پیشرفت های 10 سال اخیر برسد و بُرد ما هنگامی است که ایران توان “برگشت” به این پیشرفت ها را نداشته باشد. از سوی دیگران به متحدان خود اطمینان می دهند که تحریم ها “برگشت پذیر” است و اگر روزی تحریمی علیه ایران لغو شد هرگاه بخواهیم می شود آن را مجدداً به اجرا بگذاریم. در راستای همین موضوع دو نکته در توافق اخیر باعث نگرانی می شود.

اول اینکه به گفته صریح وزیر امور خارجه امریکا، ایران در حال حاضر 2 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20% در اختیار دارد که ضمن این توافق تا دو ماه آینده این مقدار به صفر کیلو گرم خواهد رسید! یعنی ایران توافق کرده که مقدار اورانیوم غنی شده اش را نابود یا دست کم به میله ی سوختی تبدیل کند. و این همان برگشت ناپذیری است! سوال اینجاست که ایران در مقابل چه چیزِ قطعی و غیرقابل برگشتی مهمترین برگ برنده ی خودش را پاره می کند؟ در مقابل 4 میلیارد دلارِ نسیه؟ در مقابل لغو بخشی از تحریم خودرو؟ در مقابل لغو بخشی از تحریم طلا؟ آیا اینها ارزشش را دارد؟

نکته نگران کننده ی بعدی این است که بنا به گفته ی صریح مقامات 5 بعلاوه یک ایران توافق کرده هیچ سانتیفیوژ جدیدی را نسازد. و جان کری به صراحت گفت که این را با توجه به قابل شکسته شدن و از بین رفتن سانتیفوژهای قدیمی در نظر بگیرید!  یعنی برنامه هسته ای ایران خود به خود فرسوده خواهد شد و توافق هم صورت گرفته که هیچ تعمیری صورت نگیرد. این یعنی همان برگشت ناپذیری! اما در مقابل چه امتیازی؟ ایران در مقابل چه امتیازی حاضر شده تمامِ دست خودش را خالی کند؟

در خصوص تعطیلی نیروگاه اراک مطالب ضدونقیضی وجود دارد اما همین دو توافق به قدرِ کافی نگران کننده است. ما نگران این هستیم که با توجه به نابودی اوارنیوم با غنای 20% و عدم نصب سانتیفیوژهای جدید در آیند، ایران در خصوص چه و با چه دستِ پُری می خواهد وارد مذاکرات بشود؟ اساساً این اسم ش توافق است یا تسلیم؟  آیا بجز اینها چیزی برای مذاکره وجود دارد؟ حالا اگر در برابر اینها تحریم ها تا 6 ماه آینده به طور کامل لغو می شد باز قابل تامل بود اما در چنین وضعیتی در آینده چه برگِ برنده ای می خواهد امریکا و سایر کشورها را پای میز مذاکره بکشاند؟ گفتگو در خصوص چه چیزی ادامه پیدا می کند؟ لغو اورانیوم با غنای 5%؟  کدام تضمین وجود دارد که گفتگوهای جدی درباره لغو تحریم ها به طور کامل صورت بگیرد؟ مگر قرار به گام های متقابل نبود؟ پس چرا ایران با یک تکانِ غرب خودش را در پارکینگ برد و در را هم قفل کرد؟

به نظرم حتی اگر با دید افرادی که برنامه هسته ای را غیر ضروری برای کشور می دانند هم بخواهیم نگاه کنیم باز این نگرانی ها وجود دارد که در وضعیت کنونی با این توافقات ایران چه چیزی را به دست آورده؟

این میان من مانده ام در کار کسانی که اظهار خوشحالی می کنند و از بُرد ایران سخن می گویند و به هم تبریک عرض می کنند!

همه ی اینها را بگذارید کنارِ اعترافِ صریح وزیرامور خارجه امریکا که صبح امروز گفت : هیچ کدام از کارشناسان همراه با 5 کشور اعتقاد ندارند که ادامه تحریم ها باعث فروپاشی ایران می شود. هیچ تحلیلی مبنی بر این وجود ندارد. اتفاقاً ادامه تحریم ها ممکن است باعث پیشرفت بیشتر برنامه هسته ای ایران بشود!

یادتان می آید؟ سه ماهِ قبل اوباما  گفته بود که امریکا قصدِ براندازی حکومت ایران را ندارد. سردار قاسم سلیمانی پاسخ داد امریکا توانِ براندازی ایران را ندارد!.

 

 http://24tir.ir/?p=23583




برچسب ها : اخلاقی  , سیاسی و نظامی  , اجتماعی  , فرهنگی  , اقتصادی  ,