سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
نویسندگان وبلاگ
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

بی شک اگر بخواهیم برای اخلاق اسلامی و لحاظ آن در امر حکومتداری یک نمونه منحصر به فرد معرفی کنیم، بلافاصله نام « آیت الله خامنه ای» به ذهن خواهد رسید.مهمترین دلیل برای این امر این است که ایشان همواره در خطابه های عمومی و نصایح به مسئولان بر امری به نام «انصاف» تاکید داشته اند و در این امر خود پیشگام بوده اند.

نمونه بارز این امر را می توان در نحوه بدرقه دولت ها از سوی ایشان به عینه مشاهده کرد. علی القاعده در جامعه ما پس از پایان عمر هشت ساله هر دولت، یک موج منفی بر علیه رییس جمهور و کابینه وجود دارد که نکات مثبت دولت را تحت الشعاع قرار می دهد. در میان یکه تازی این موج منفی در رسانه ها و ذهنیت جامعه، رهبر انقلاب همواره شرط انصاف را لحاظ می کنند و در پایان عمر دولت ها در جلسه خداحافظی با روسای جمهور وقت از خدمات و ویژگی های مثبت آنها تقدیر می کنند تا فضای اجتماعی به سمت تلطیف شدن حرکت کند.
برای فهم دقیق این امر گوشه هایی از بیانات رهبر انقلاب در جلسه تقدیر از روسای جمهور وقت ، آقایان هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد تقدیم می شود؛

 

 

ادامه مطلب...

      

نتیجه نبودن امر به معروف و نهی از منکر و ضعف عملکرد پلیس چنین نتایجی را بدنبال خواهد داشت .

موسسات دولتی ، صدا و سیما و هر نهاد تاثیر گذار باید بیشتر دقت کند که ایران عزیز اسلامی را به ضعف و سقوط باورهای اصیل نکشاند !!!

 


      

چند تصویر زیبا ...

 

http://rainyworld.parsiblog.com/ - عکس، کلیپ، جوک، SMS

 

ادامه تصاویر ... 

      
شهید اودیسیان متولد سال 1346 در شهرستان گنبد استان گلستان بود که از همانجا نیز به خدمت سربازی رفت و طی عملیات والفجر هشت، بر اثر اصابت ترکش به ناحیه چشم و سر و گردن، بینایی خود را از دست داد و تارهای صوتی‌ اش آسیب دید.

ترکش‌ های زیادی در بدن روبرت بود که بر اثر همین ترکش‌ ها غده‌ ای در ناحیه شکم او ایجاد شد؛ پس از عمل جراحی به کما رفت و در بیمارستان ساسان به شهادت رسید.

مراسم تشییع این شهید دوران دفاع مقدس فردا ساعت 14 از مقابل منزلشان در مهرشهر کرج، فاز 4، کوچه سیزدهم انجام می‌شود.

      

 مراسم دیدار دانشجویان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی با رهبر معظم انقلاب شب گذشته در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور حدود هزار دانشجو برگزار شد،که با حواشی جالبی همراه بود.

* از همان اوایل ماه مبارک رمضان که حدود دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب مشخص شده بود، دربه‌در دنبال کارت بودم. یواش یواش همه تلفن‌ها و چت‌ها برای رد و بدل کارت معطوف شده بود.

 *ساعت که کمی از ساعت 15 می‌گذرد، انتهای خیابان فلسطین آروم آروم شلوغ می‌شود. افرادی که با ماشین‌ها می‌گذرند، از حاضران می‌پرسند که "امروز هم آقا دیدار دارند؟" که جواب می‌شنوند: "بله، دیدار دانشجویی است".

 

ادامه مطلب...


برچسب ها : سیاسی و نظامی  , فرهنگی  ,

      

در حرم حضرت علی(علیه‎السلام) تقاضا می‎کند که معرفتش نسبت به حضرت زیاد شود و در همین حین علامه امینی را در حرم در حین خواندن جامعه کبیره دید و به امام متوسل شد...

(پیشگویی پیامبر در مورد شهادت امام علی(علیهماالسلام

 که سوالاتش را از علامه بپرسد و حضرت عنایتی می‎کند و ایشان سوالاتش را می‎پرسد.  
علامه امینی مى‎فرماید: مرگ و شهادت عرصه‎اى است که در نگاه امیرمومنان على(علیه‎السلام) از جایگاهى خاص برخوردار است و با در نظر گرفتن آن مى‎توان به جلوه‎هایى دیگر از سیره عبادى امام وقوف یافت .
سپس مى‎فرماید: امام(علیه‎السلام) با عنایت به اینکه دنیا مزرعه ى آخرت است همگان را به فراهم آوردن توشه ى مناسب براى زندگانى جاوید پیش روى دعوت مى فرمود و در این راستا غفلت از مرگ را آفتى بزرگ مى‎دانست که آدمى را از تلاش براى عمران خطبه بقا باز مى‎دارد: مردم! همانا دنیا خانه‎اى است رهگذر و آخرت سرایى است، پایدار، پس از گذرگاه خود - توشه - بردارید براى جایى که در آن پایدارید و مَدرید پرده‎ى یکدیگر، نزد آن کس که مى‎داند نهان شما را - از شما بهتر - برون کنید از دنیا دل‎هاتان را از آن پیش که برون برند از آن تن‎هاتان. شما را در دنیا آزموده‎اند و براى جز دنیا آفریده‎اند. آدمى چون بمیرد مردم گویند چه نهاد؟ و فرشتگان گویند چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزد! اندکى پیش فرستید تا براى شما ذخیره بودن تواند. و همه را مگذارید که وبال آوردن بر گردنتان بماند. (1)
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشه‎ى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنه‎اى است دشوار گذر و منزل‎هاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنه‎ها باید برشدن و بدان منزل‎ها درآمدن و ایستادن.
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشه‎ى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنه‎اى است دشوار گذر و منزل‎هاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنه‎ها باید برشدن و بدان منزل‎ها درآمدن و ایستادن. و بدانید! که چشم‎انداز مرگ به شما فراگرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرا گرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرو پوشانیده. پس پیوندهاى خود را با دنیا ببرید! و پرهیزگارى را پشتیبان خود کنید و چون توشه‎اى همراه خویش برید. (2)
مى‎پرسم: به یاد مرگ بودن که امام(علیه‎السلام) همگان را بدان سفارش فرموده‎اند متضمن چه فوایدى است؟
مى‎فرماید: فواید بسیارى از جمله:
- تعدیل شادی‎ها و غم‎ها؛ چه، شادمانى بیش از حد قلب را مى‎میراند و غم زیاده از اندازه نیز موجبات افسردگى را فراهم مى‎آورد.
- ترغیب آدمى به تلاش مضاعف جهت بهره‎گیرى هر چه بهتر و افزونتر از سرمایه رو به پایان عمر، چه آن بخش‎هایى از عمر که مصروف دین و دانش و عبادت در مفهوم خاص و عام آن مى‎شود از دستبرد زمانه و گذشت ایام ایمن خواهد بود.
- افت محسوس و قابل ملاحظه‎اى سطح گرایش و رویکرد درونى به گناه و گناه‎ورزى، از جمله حب دنیا که حسب روایات متعدد سلسله جنبان هر خطاکارى است .
- افزایش چشمگیر سطح پارسایى و عاقبت اندیشى؛ که اقبال آدمى به فرائض نورانى شرع مقدس را در پى دارد. و امور دیگر ... .
مى‎پرسم: به راستى چرا امام مرگ خویش را از خداى تعالى درخواست فرمود؟
مى‎فرماید: به چند دلیل:
1- شهادت‎طلبى و علاقه به جان دادن در راه رضاى خداى تعالى، چنانکه فرمود: همانا گرامى‎ترین مرگ‎ها کشته شدن - در راه خداست - بدان کس ‍ که جان پسر ابوطالب در دست او است، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن بر من آسانتر است تا در بستر مردن . (3)
2- ستمکارى و بى وفایى مردم که حکومت حقه اسلامى را از محقق ساختن اهداف عالیه خویش باز مى‎داشت، چنانکه فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیده‎ام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد. (4)
مى‎پرسم: این نفرین، چگونه به اجابت رسید؟
مى‎فرماید: حضرت با شهادت به رسول خدا(صلى الله علیه و آله) پیوست و گناهکار ستمباره‎اى چونان معاویة بن ابى سفیان بر دارالاسلام مسلط شد.
فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیده‎ام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد.
مى‎گویم: اشاره فرمودید به شهادت‎طلبى و نیز به دعاى حضرت در فرا رسیدن گاه مرگ؛ آیا این موید این مطلب است که امام مى‎دانستند که مرگش شهادت خواهد بود و اصولا از شهادت خویش اطلاع داشتند؟
مى‎فرماید: آرى، امام نه تنها بدین مطلب وقوف کامل داشت بلکه از حوادث و رویدادهاى بسیارى خبر داد که سالها بعد به وقوع پیوستند؛ نظیر شهادت فرزندش امام حسین(علیه‎السلام) در کربلا، حکومت معاویه، حجاج و ...، غرق شدن بصره، تعداد دقیق مقتولین خوارج در جنگ نهروان، سلطنت آل بویه و علویان و موارد بسیار دیگر.
سپس مى‎فرماید: و این نیست مگر به واسطه بهره‎مندى حضرتش از مقام الهى خلافت بلافصل رسول خدا(صلى الله علیه و آله) و امامت مسلمین و نیز گشوده شدن ابواب علوم گوناگون از سوى رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) بر روى حضرتش علیه آلاف التحیه و الثناء .
سپس مى‎افزاید: امام خبر شهادت خویش را از لسان رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شنید:
حکایت آورده‎اند که روزى پیامبر اکرم خطبه‎اى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیه‎السلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟
فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات سپس شروع به گریستن نمود.
امام علت گریه و تاثر رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) را جویا شد و حضرت به وى فرمود: اى على! گریه من به خاطر هتک حرمت و ستمى است که در این ماه بر تو روا داشته مى‎شود. گویا تو را مى‎بینم که نماز مى‎خوانى و بدبخت‎ترین گذشتگان و آیندگان، هم او که برادر کشنده‎ى شتر ثمود (5) است ضربتى بر فرق سرت مى‎زند که محاسنت از آن ضربت رنگین مى‎شود.
امام پرسید: آیا در آن هنگام دین من سالم و محفوظ است؟
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: آرى، در آن هنگام نیز دینت در سلامت است .
سپس فرمود: اى على کسى که تو را بکشد، مرا کشته و کسى که تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و کسى که تو را ناسزا بگوید مرا ناسزا گفته است، زیرا تو همانند من هستى. روح تو، روح من و سرشت تو، سرشت من است. خداى تبارک و تعالى من و تو را با هم آفرید و برگزید و مرا براى نبوت و تو را براى امامت انتخاب نمود. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است .
روزى پیامبر اکرم خطبه‎اى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیه‎السلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات .
اى على تو وصى من و پدر دو فرزند من و شوهر دخترم مى‎باشى و جانشین من بر امتم در زندگى و پس از مرگ من هستى، دستور تو، دستور من است و نهى تو نهى من، سوگند به خدایى که مرا به نبوت برانگیخت و مرا بهترین خلق قرار داد، تو حجت خدایى بر خلق او و امین اویى بر اسرار او و خلیفه خدایى بر بندگان او. (6)
سپس مى‎پرسند: از حکایتى که شرح آن رفت چه نتیجه‎اى را مى‎توان در مورد سیره عبادى حضرت علی(علیه‎السلام) گرفت؟
مى‎گویم: در مطلبى که مطرح فرمودید اشاره داشتید به این امر که پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه و آله) از ضربت خوردن امام علی(علیه‎السلام) خبر داد و حضرت با شنیدن این خبر در صدد برنیامد که از دیر یا زود بودن آن اطلاع حاصل کند (و از دیر بودن آن خشنود شود) چنانکه لحظه‎اى هم به ذهن مبارکش خطور ننمود که جان سالم به در بردن از آن واقعه را درخواست نماید. حضرت علی (علیه‎‎السلام) نه تنها چنین نکرد حتى ناراحت هم نشد بلکه فقط نگران یک مطلب بود که آیا هنگام مرگ از سلامت دینى برخوردار است یا نه .
آرى سیره عبادى امام علی(علیه‎السلام) آنگونه است که حین شنیدن خبرى ناگوار که تاثر زمین و آسمان را برانگیخته(راضى به رضاى الهى) مشتاق آن است که از صحت و سلامت دین خویش در واپسین دم حیات دنیایى نیز اطمینان کسب نماید.
(علامه در حالى که اشک در دیدگانش موج مى‎زند) مى‎فرماید: آرى به خدا قسم چنین است که گفتى.
سپس مى‎فرماید: حضرت على(علیه‎السلام) با آن مقام و مرتبت الهى وصف ناپذیر و عصمتى که در وحى نمى‎گنجد چنین آرزومند حسن عاقبت است، حال چه شده است که ما با این همه لغزش و معصیت به فکر اصلاح کار و نیک ساختن فرجام خویش نیستیم؟!
مى‎پرسم: با توجه به این که امام از کیفیت شهادت خویش اطلاع کامل داشته و مسلما قاتل خود را نیز مى‎شناخت چرا درصدد ممانعت از عمل وى برنیامد؟
مى‎فرماید: همین سوال را از خود امام هم پرسیدند، چرا که حضرت قاتل خود را مى‎شناخت و به خود وى (یعنى عبدالرحمان بن ملجم مرداى علیه اللعنه) و دیگران اعلام داشته بود.
مى‎پرسم: پاسخ امام چه بود؟
مى‎فرماید: پاسخى که خود جلوه درخشان دیگرى از سیره عبادى وصف ناپذیر امام را در معرض نمایش قرار مى‎دهد.
سپس مى‎فرماید: امام در پاسخ فرمود: چه از این شگفت‎انگیزتر و عجیب‎تر که شما از من مى‎خواهید قاتل خود را (قبل از انجام جنایت قصاص نموده و) بکشم؟!
مى‎گویم: بدین ترتیب امام، خود را فداى عدالت نموده نه بالعکس .
مى‎فرماید: آرى، همین طور است، چنانکه درباره حضرتش گفته‎اند: قتل على فى محراب عباده لشده عدله، کشته شد علی در محراب برای شدت عدالتش .
سپس مى‎فرماید: نکته‎اى که در این جا مى‎بایست بدان اشارت داشت، آن است که امام، در آن شرایط حساس و خطرناک باز هم خود شخصا اقامه جماعت در مسجد کوفه را عهده‎دار بود؛ آن هم نه تنها براى نماز جمعه بلکه براى نمازهاى یومیه از جمله فریضه چنانکه مى‎بینیم در محراب عبادت و در اثناى اقامه نماز صبح محتمل ضربت بدبخت‎ترین فرد تمامى تاریخ حیات انسانى مى‎شود و با مظلومیتى که در فهم نمى‎گنجد، به شهادت نائل مى‎شود.
سپس مى‎افزاید: سیره عبادى امام آنگونه است که هنگام ضربت خوردن نیز ضمن آنکه به جاى برآوردن آه و ناله، فریاد برمى‎آورد: فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم، نگران کم شدن مقدار عبادات و تهجد خویش به واسطه تحلیل رفتن توان جسمى و بدنى مى‎شود، حالى که حضرت علی (علیه‎السلام) خود مى‎دانست در بستر افتادنش نیز دو روزى بیشتر به درازا نمى‎کشد و به شرف شهادت نائل مى‎آید .
پی‎نوشت‎ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 203.
2- همان، خطبه 204.
3- نهج البلاغه، خطبه 123.
4- همان، خطبه 70.
5- ثمود، قوم حضرت صالح(علیه‎السلام).
6- زندگانى امیرالمومنین(علیه‎السلام )، ص 731.




برچسب ها : مذهبی  , رمضان  ,
      

مسجد کوفه یکی از مساجد چهارگانه بزرگ جهان اسلام است که در شهر کوفه عراق ساخته شده‌ و این مسجد در 12 کیلومتری شمال شهر نجف اشرف واقع است. گفته می‌شود این مسجد ابتدا توسط حضرت آدم ساخته شده و پس از مسجدالحرام قدیمی‌ترین مسجد جهان است. مسجد کوفه نخستین مسجدی است که در کوفه بنا شده است.

مسجد کوفه در ابتدا محصور نبوده است و صحن آن رو باز بوده و پس از آن با خاک و شیر اطراف آن را دیوار کشیده اند. در دهه‌های اول هجری قمری این مسجد توسط سعد بن ابی وقاص بازسازی و سپس توسط علی ابن ابی طالب مرکزی مهم برای خلافت در نظر گرفته شد. مقبره برخی از بزرگان و علمای دینی در آنجا قرار دارد. گفته می‌شود پس از ظهور حجت بن حسن (مهدی)، این مسجد وسعت بسیاری خواهد یافت. این مسجد یکی از مکان هایی است که شیعیان حتی اگر آن جا مسافر باشند می توانند نماز خود را تمام بخوانند.


مسجد کوفه 11 هزار و 162 متر مربع مساحت دارد و 110 متر طول و 101 متر عرض آن است و با دیوارهای مرتفعی به ارتفاع 10 متر محافظت می شود. مساحت فضای باز مسجد پنج هزار و 642 متر مربع، و مساحت شبستانهای مسجد پنج هزار و 520 متر مربع است.


 تعداد ستون های مسجد 187 وتعداد مناره های آن 4 عدد با ارتفاع 30 متر و تعداد درهای مسجد 5 در است و درهای این مسجد به نامهای باب الحجه( باب الرئیسی)، باب الثعبان، باب الرحمه، باب مسلم ابن عقیل و باب هانی ابن عروه است.

مسجد کوفه در ابتدا محصور نبوده است و صحن آن رو باز بوده و پس از آن با خاک و شیر اطراف آن را دیوار کشیده اند. در دهه‌های اول هجری قمری این مسجد توسط سعد بن ابی وقاص بازسازی و سپس توسط علی ابن ابی طالب مرکزی مهم برای خلافت در نظر گرفته شد. مقبره برخی از بزرگان و علمای دینی در آنجا قرار دارد. گفته می‌شود پس از ظهور حجت بن حسن (مهدی)، این مسجد وسعت بسیاری خواهد یافت. این مسجد یکی از مکان هایی است که شیعیان حتی اگر آن جا مسافر باشند می توانند نماز خود را تمام بخوانند.


این مسجد در طول تاریخ خود شاهد حضور بسیاری از انبیای الهی، پیامبر گرامی اسلام، حضرت امیرالمومنین ع، امام حسن و امام حسین و برخی از امامان بزرگوار بوده و در سال 36 هجری باحضور امام علی (ع) و نماز خواندن وی در محراب مسجد بر اهمیت و توجه به این مکان افزوده شد.

گفتنی است، در کنار مسجد کوفه مرقد میثم تمار، منزل امام علی(ع)، دارالعماره، مرقد مسلم ابن عقیل، مرقد هانی ابن عروه و مرقد میثم تمار قراردارد.
 




برچسب ها : مذهبی  , رمضان  ,
      

 منطقه قم، نخستین کسی که به کنیه (ابو‌تراب) نامیده شد، علی بن ابی طالب رضی‌الله عنه است، این کنیه را رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم به او داد آن گاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته است، از روی لطف و مهربانی به او فرمود: برخیز ای ابوتراب.

و این محبوب‌ترین القاب او به شمار می‌رفت و از آن پس به برکت نفس محمدی این کرامتی برای او شد، زیرا خاک خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت را برای او باز می‌گفت‌.

از رسول خدا (ص) نقل شده که فرموده‌اند: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکی و کرامتی را که خدای متعال برای شیعیان علی(ع) آماده شده را ببیند، گوید "ای کاش من ترابی بودم"، یعنی کاش از شیعیان علی (ابو‌تراب) بودم.

‌علامه مجلسی رحمه‌الله در بیان این جمله گوید‌: ممکن است ذکر آیه در اینجا برای بیان علت دیگری در نامگذاری آن حضرت به ابو‌تراب باشد، زیرا شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمان‌های حضرتش تراب نامیده شده‌اند، چنان که در آیه کریمه آمده و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست، ابو‌تراب نام گرفته است‌.

‌در این که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در چه زمانی این لقب مبارک را به امیر‌المؤمنین علیه السلام داده است، روایات متفاوتی نقل شده است‌. برخی از آن‌ها حاکی از آن است که این لقب در جمادی الأول یا جمادی الثانی سال دوم هجرت در غزو? العشیره به آن حضرت داده شده است‌. در برخی دیگر آمده است که در یوم‌التآخی، یعنی روزی که پیامبر اسلام بین هم? مسلمان عقد برادری بست و از بین تمام مردم علی را برای خود برگزید، به او داده شده است‌.

‌البته این روایات هیچ تعارضی باهم ندارند، چرا که ممکن است پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در موارد متعدد بارها و بارها آن را تکرار کرده باشد‌.

منابع:

الغدیر – علامه أمینی - ج 6 - ص 337 – 338،

علل الشرائع - الشیخ الصدوق - ج 1 - ص 156 ،

بحار‌الأنوار - علامة مجلسی - ج 35 - ص 51




برچسب ها : مذهبی  , ادبی  , رمضان  ,
      

 

امیر المومنین (ع) در آخرین وصیت‏هایش فرمودند: «الله الله فى الایتام، فلا تغبوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم» شما را به خدا یتیمان خود را فراموش نکنید، دهن‏هاى آنان را در انتظار غذا قرار ندهید، مواظب باشید که آنان گرسنه نمانند و حقوقشان با وجود شما تباه نگردد.

امیرالمؤمنین در قول و عمل به فکر یتیمان بود، و جاى خالى پدران را بر آنان پر مى‏کرد، و نمى‏گذاشت هیچ فرزند یتیمى با فقدان والدین خود احساس نیاز و سرپرست نماید!

 
      

حضرت علی علیه السلام وارد مسجد شد و خفتگان همیشه در خواب و از جمله قاتلش را برای نماز بیدار کرد. شروع کرد به آخرین اذان ، از بام مسجد پایین آمد و به نماز ایستاد. هنوز سر از سجده بر نداشته بود که شمشیر ابن ملجم ملعون بر فرق مولا نشست. در آن لحظه حساس، دو صدا به گوش رسید:

یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین (ع) بود که ندا سر داد :«قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَی قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَی الْاَشْقِیَاءُ؛» پسر عموی مصطفی (علی مرتضی ) کشته شد.

و صدایی هم از عاشق شهادت، علی (ع) شنیده شد که می فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَْهُ وَ رَسُولُهُ»  قسم به پروردگار کعبه! رستگار شدم.

شنیدند که طبیب گفته فقط برای مولا شیر خوب است... یتیمان کوفه در خانه امیر المومنین(ع) با کاسه های شیر صف بستند...

ولی او قصد دیدار فاطمه(س) را کرده بود...




برچسب ها : مذهبی  , ادبی  , رمضان  ,
      
   1   2      >