سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
نویسندگان وبلاگ
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

دیدن تفاوت ها از نگاهی نو 

       فرق بین کم و زیاد:

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

فرق بین زیاد وکم آن است که بعضی از انسانها زیاده خواه غافل و نادان هستند آنها هر چه که زیاد باشد و به مذاقشان  خوش می آید وزیاده طلب هستند حتی حاضرند دچار معصیتی شوند وبار گناهانشان را روز به روز از نادانی و جهل مانند کوه سنگین و سنگینترمی کنند وجایگاهی چون جهنم سوزان را برای خود مهیا می کنند ولی انسانهای عاقل و دانا سعی می کنند هیچگاه گرد گناهی نمی گردند تا دچار معصیتی نشوند و بار گناهانشان رابه سبکی پر می کنند  تا که در روز قیامت شرمنده حقشان نباشند و حق تعالی جایگاه خاصی که در شان و مقامشان است را برای آنها در نظرمی گیرد البته خدا کند که همه انسانها به این امر مهم و حیاتی وافق باشند تا مبادا دچار گناه و معصیتی نشوند.

 

      فرق بین نزدیک و دور

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

فرق بین نزدیک و دور در آن است که هر چه به عزیزانت محبت کنی از تو فاصله می گیرند و دور می شوند ولی در عوض هر چه به آنها بی اعتنایی کنی به تو نزدیک و نزدیکتر می شوند

 

          فرق بین آهن و طلا

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

فرق بین آهن و طلا در آن است که آهن مهمترین کشف بشریت می باشد و با آن بیشترین کارایی در ساخت و ساز استحکام بنا از آن استفاده می کنند ولی متاسفانه کمتر ارزشی برایش قائلند  ولی در عوض طلا ارشد همه فلزات دنیا را به خود اختصاص داده همه مخصوصا خانمها خود را برده زر خریدش می کنندو خود را به آب و آتش می زنند تا به هر  قیمت شده ان را بخرندو به سر و گردن خود اویزان می کنند تا به دیگران فخر فروشند.


          فرق بین کج و راست


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

فرق بین کج و راست در آن است که بار کج هرگز به مقصد نمی رسد چون صاحبش نادان است و جاهل او هرگز به خود اجازه فکر کردن در باره راهی که می خواهد برود را نمی دهد مسلما  در میان راه مانند خر در گل می ماند ولی در عوض راه راست و صراط مستقیم راه نجات است و ادمی را به عرش اعلی می رساند.


فرق بین سرمایه دار و مستضعف

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

 فرق سرمایه دار و مستضعف در آن است که سرمایه دار دائما با ترس و دلهره بخاطر اموالش شبها سر بر بالین می نهدو تا طلوع صبح خوابهای آشفته می بیند و لحظه ای آرامش ندارد ولی مستضعف  بدون دغدغه و ترس زیر  آسمان خدا هر جا و هر زمان روی فرش زمین خدا سر بر بالین می نهد و هول و هراس از دست دادن مال نداشته اش را نمی خورد.

      فرق بین خروس و ساعت 

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ7NFrRv97-j84Og8kB_Nog0lV6HsHOTCn3frX116Le78hvwZgWuw

فرق بین خروس و ساعتآن است که خروس سحر گاهان را فقط به یادمان می اندازد ولی ساعت آنقدرمنظم و دقیق است که ثانیه ثانیه از زمان را به یادمان می اندازد تا برای لحظه لحظه از وقتمان برنامه ریزی کنیم و به نحو احسن از ثانیه ثانیه اش استفاده کنیم و بیهوده آن را هدر ندهیم تا حسرت بیهوده تلف شدنش را نخوریم.

 

http://fadahiyerahbar.parsiblog.com/




برچسب ها : ادبی  ,
      

روزیی دیگر شایعه کردند بهشتی سنی است و در اذان و اقامه اشهد ان علیا ولی الله را نمی‌گوید.

به فردیی که این شایعه را باور کرده بود، گفتند در نماز جماعت شرکت کن تا خودت بشنوی که اشهد ان علیا ولی الله می‌گوید، به شهید بهشتی هم گفتند امشب اشهد ان علیا ولی الله را بلندتر بگو تا این فرد بشنود ...

آن شب که آن فرد در نماز جماعت حضور داشت، شهید بهشتی اشهد ان علیا ولی الله را که مستحب بود، نگفت!

بعد از نماز از او پرسیدند چرا؟

گفت:

من تمام وجودم به ولایت علی شهادت می‌دهد، اما دیدم اگر امشب بگویم، بخاطر علی نیست. بلکه به خاطر این است که یک مخالف خودم را راضی کنم پس نگفتم!

***

خدا رحمت‌ش کند!

 

 

 

http://jdanesh.parsiblog.com/Posts/146/%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1%d9%87+%d9%8a%d9%8a+%d8%a7%d8%b2+%d8%b4%d9%87%d9%8a%d8%af+%d8%a8%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%8a/




برچسب ها : اخلاقی  , ادبی  ,
      

شب ...

 

   تنها که باشی ...

 

شب ...

  

     آرام که باشی ...

 

شب ...

 

     سکوت می کنی و ...

 

شب ...

 

قامت که ببندی ...

 

ایاک نعبد ... وایاک نستعین ...

 

شب ...

 

وقنوت ربنایت  نگاهت را بدزدد از کف دستانت و برسی تا

 

به الله ...

 

شب  ...

 

و نگاه می داری خدایت را برای خودت ...برای قلبت ...برای ...

 

شب ...

 

سکوتی که دل می برد از ...

 

شب ...

 

خیال از خیال اوج می گیرد و میرسد تا به ...

 

شب ...

 

صدای سکوتی که ...

 

شب ...

 

عابدی ... گوشه ایی ...

 

وعشق بازی می کند برای معبودش ...

 

 شب ...

 

دلم میلرزد از...

 

شب ...

 

سکوتی عاشقانه ...

 

شب ...


دل از جسم میبرد و وصل می شود به حضرتش  ...

 

  وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ...

 

شب  ...

 

عاشقانه ها دارد با دل ...

 

ودعوتی که نزدیک است ...

 

صدایی که می پیچید از مناره ی مسجد ...

 

تا به جان من نشیند ...

 

و روح پرواز می کند تا به ...

 

باید لبیک گفت این دعوت را ...

 

لحظه ایی چند صدایی می آید ...

 

که آی ای عبد ِ من میخوانمت ...

 

بیا ...وقت زلالی وطهارت رسیده است ...

 

ودورکعت قامت می بندی به عشق ...

 

شب باد هم عاشق می شود ...

 

بوی غریبی می دهد ...

 

شب ...

 

عشق را به سخره می گیرد ...

 

شب ... شب ... شب ...


 

 

 

 

http://derangi.parsiblog.com/Posts/183/%d8%b4%d8%a8/




برچسب ها : مذهبی  , ادبی  ,
      

خطبه بدون نقطه حضرت علی (علیه السلام)

الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ.

الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ.

سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها.

 

 

   ادامه مطلب  +  ترجمه  ...


برچسب ها : مذهبی  , اخلاقی  , ادبی  ,

      

دلِ دیوانه

از پیچش گیسوی تو، دیوانه ام دیوانه ام

در تابش چشمان تو، پروانه ام پروانه ام

هر جا تو، من آنجا روم، هر جا تو، من آنجا شوم

عشق تو باشد در سرم، دیوانه ام دیوانه ام

روح و دل و جانم توئی، سلطان هر خانم توئی

هر جا روم، آنم توئی، دیوانه ام دیوانه ام

عشق تو ما را مبتلا، هجر تو ما را شد بلا

خاک تو ما را شد طلا، دیوانه ام دیوانه ام

شد آسمان مفتون تو، لیلی همه مجنون تو

اشکم به رنگ خون تو، دیوانه ام دیوانه ام

آهوی دشت بیدلان، قمری کنار بلبلان

گوید مرا یکجا بمان، دیوانه ام دیوانه ام

گوید مرا از ره بگو، از آسمان و مه بگو

گویم: چه گویم ای عمو، دیوانه ام دیوانه ام

من از صبوری مانده ام، شعر صبوری خوانده ام

گرچه صبوری زاده ام، دیوانه ام دیوانه ام

 

http://arash60.parsiblog.com/




برچسب ها : مذهبی  , ادبی  , فرهنگی  ,
      

حسابگرانه تسبیح به دست می گیرم و از تو بی حساب روزی می خواهم

 

حسابگرانه ذکر می گویم و از تو بی حساب نعمت می خواهم



حسابگرانه نماز می خوانم،روزه می گیرم و از تو بی حساب اجر میخواهم 



حسابگرانه صدایت می کنم و از تو بی حساب توجه می خواهم



حسابگرانه بندگی می کنم و تو را بی حساب خدا می خواهم



همه اش شد مـــــــن!



کاش می فهمیدم که همه اش باید  تــو باشد



بنازم خدایی ات را که با این همه بی بندگی،خدایی ات حرف ندارد...

 

 

http://arshian60.parsiblog.com/




برچسب ها : مذهبی  , اخلاقی  , ادبی  ,
      

فئودالیسم
فئودالیسم Feudalism که به بزرگ مالکی , نظام خان خانی , ملوک الطوایفی و رژیم ارباب - رعیتی نیز ترجمه شده است , به آن نظام اجتماعی - اقتصادی اطلاق می شود که اساس آن را تیول یا اقطاع تشکیل می دهد . تیول به قلمرو یک مامور اطلاق می شود که از ارباب کسب می گردید و روی آن افرادی به نام سرف یا رعیت کار می کردند . مناسبات تولیدی جامعه فئودالی بر اساس مالکیت ارباب بر زمین و وابستگی شخصی دهقانان به ارباب فئودال قرار داشت . در این نظام همچنین رعیت ,دیگر بنده نبود و مستقلاً فروخته نمی شد , گرچه با زمینی که به فروش می رسید , به مالک جدید منتقل می شد .قانون اساسی اقتصاد فئودالی عبارت است از تولید محصول اضافی برای تامین نیازهای ارباب فئودال و بهره کشی رعیت های وابسته بر اساس مالکیت محدود او نسبت به رعیت ها از طریق بیگاری , بهره جنسی و نقدی و گونه های دیگر عوارض و مالیات ها . اکنون صفت فئودالی در مورد هر سازمانی به کار می رود که در آن قدرت انحصاری پدید آمده و موجبات سوئ استفاده فراهم باشد و موجب شود شخص در چارچوب آن از امتیازات کسب شدهبه نفع خود و به منظور حفظ سلطه اش استفاده کند.




برچسب ها : سیاسی و نظامی  , ادبی  , اجتماعی  , فرهنگی  ,
      

رئالیسم
رئالیسم (realism) ؛ لغتى فرانسوى است که از ریشه (real) به معناى «واقعى» اخذ شده است. واژه‏هاى نظیر حقیقت گرایى، واقعیت گرایى، واقع‏بینى، حقیقت‏پرستى، واقع گرایى معادل این اصطلاح در فارسى به شمار مى‏روند.
این اصطلاح که بیشتر در مقابل ایدئالیسم (idealdsm) - به معناى تصویرگرایى، معناگرایى و آرمانگرایى - استعمال مى‏شود از نظر مفهوم دچار پیچیدگى، ابهام و اشتراک معنایى بوده و در حوزه‏هاى متعددى نظیر، سیاست، فلسفه، اخلاق، هنر و ادبیات و مباحث زیبایى شناختى، کاربرد دارد. از این رو در هر حوزه، معنایى خاص خود را مى‏طلبد، اما شاید بتوان در یک تعریف کلى و تا حدى متناسب باحوزه‏هاى مختلف، چنین گفت: «رئالیسم عبارت است از وضع و حالتى که در آن به امورى که داخل در متن واقع، و خارج از ذهن انگاشته مى‏شود، اهتمام ویژه داده مى‏شود». (فرهنگ واژه‏ها، عبدالرسول بیات، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینى، 1381، ص 290)

 

ادامه مطلب...


برچسب ها : سیاسی و نظامی  , ادبی  , اجتماعی  , فرهنگی  ,

      

فمینیسم‏
«فمینیسم‏» (feminism) واژه‏اى فرانسوى است که در قرن نوزدهم به «جنبش زنان‏» اطلاق مى‏شد و امروزه به «دفاع از حقوق اساسى زنان بر اساس آرمان برابرى‏طلبى‏» اطلاق مى‏شود . جنبش‏هاى دفاع از حقوق زنان در آغاز براى اعتراض به برخى نابرابرى‏هاى اجتماعى شکل گرفتند، اما با گذشت زمان به جریانى فرهنگى و سیاسى تبدیل شدند; جریانى که بر اساس انگاره‏هاى مشخص ایدئولوژیکى به تحلیل نابرابرى‏هاى زنان و آرمان‏هاى زنانه (feminine) مى‏پرداخت و راهبردهایى خاص مطرح مى‏کرد . نهضت‏برابرى‏طلبى زنان که به صورت جنبش سیاسى سازمان یافته و منسجم از سابقه‏اى کم‏تر از دو قرن برخوردار است  ، در ذات خود گرایش‏هاى مختلف سیاسى، اجتماعى و ایدئولوژیک تا آنجا که مبتکرى چون «ریک ویلفورد» تصریح مى‏کند، بهتر است‏به جاى واژه «فمینیسم‏» از واژه «فمینیسم‏ها» استفاده کرد . با وجود این مهم‏ترین دغدغه آنان ارتقاى موقعیت زنان در جامعه و ایجاد برابرى و همسانى بین زن و مرد است . 

 

  ادامه مطلب...


برچسب ها : سیاسی و نظامی  , ادبی  , اجتماعی  , فرهنگی  ,

      

امانیسم:
در برابر خدا محوری، این نگرش، اصالت را به انسان داده و در حقیقت انسان محوری را زیر بنا به حساب می آورد. استدلالشان بر این دیدگاه آن است که انسان اولین موجود شناخته شده در عالم و نیز موجود برتر است (جمیل صلیبا، پیشین، ج 1، ص 159).
این مکتب با نهادن انسان در مرکز تأملات خود، اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد. به طور کلی اومانیسم در تاریخ غرب، با دو قرائت یا در دو گرایش کلی بروز کرده است. یکی گرایش فردگرا و دیگری گرایش جمع گرا. فرد گرایی که قرائت غالب از انسان گرایی بوده است، نه تنها اصالت را به انسان، که به فرد انسانی می دهد. در عرصه حیات سیاسی و اقتصادی، گرایش جمع گرا معمولا در مکاتب سوسیالیسم و مارکسیسم و گرایش فردگرایانه خصوصا در لیبرالیسم و کاپیتالیسم خود را نشان داده است (عبدالرسول بیات، فرهنگ واژه ها، ص 40).
2. از نظر تاریخی این جنبش اومانیستی بیشترین هم خود را صرف گریز از وضعیت حاکم در دوره قرون وسطا و نفوذ کلیسایی قرار داده بود، و چندان دغدغه نظم دادن به اندیشه های خود در چارچوب های علمی و فلسفی اومانیست ها، بیشتر از اندیشه هایی استقبال می نمودند که در تقابل با نظام حاکم قرون وسطایی شکل می گرفت. آنها مفاهیمی از جمله اختیار و آزادی انسان را همواره می ستودند. طبیعت گرایی، تصدیق جایگاه لذت در زندگی اخلاقی، تساهل و تسامح دینی از دیگر موضوعاتی بود که به تدریج مورد علاقه اومانیست ها قرار گرفت (همان، ص 42 - 41).
در مجموع از قرن چهاردهم میلادی تا به امروز، اومانیسم در معنای عام خود مؤلفه های زیر را مد نظر داشته است: محوریت انسان و پای بندی به خواست ها و علایق انسانی، اعتقاد به عقل، شک گرایی و روش علمی به عنوان ابزاری تناسب برای کشف حقیقت و ساختن جامعه انسانی، بر شمردن عقل و اختیار به عنوان ابعاد بنیادی وجود انسان، اعتقاد به بنا نهادن اخلاق و جامعه بر مبنای خود مختاری و برابری اخلاقی، اعتقاد به جامعه باز و تکثرگرا، تأکید بر دموکراسی به عنوان بهترین تضمین کننده حقوق انسانی در برابر اقتدار فرمان روایان و سلطه جویی حاکمان، التزام به اصل جدایی نهادهای دینی از دولت، پرورش هنر مذاکره و گفت و گو به عنوان ابزار حل تفاوت و تقابل فهم های گوناگون، اعتقاد به این که تبیین جهان بر پایه واقعیات ماورای طبیعی و توجه به جهان غیر دنیوی برای حل معضلات بشری، تلاشی است برای ضعیف و بی ارزش کردن عقل انسانی. جهان موجودی خود پیدایش و انسان نیز بخشی از همین جهان طبیعت است که براساس یک فرآیند تحولی مداوم پدید آمده است و عقایدی مادی و ضد الهی فراوان دیگر از این قبیل.
نقد و بررسی:1. بی تردید، آن گونه که اومانیسم می پندارد، ایمان یگانه حقیقت هستی نیست؛ بلکه خود آفریده ای است که خاستگاه وجود او، حقیقتی برتر از او و تنها حقیقت جهان است.
2. نگاهی اجمالی به پیشینه مکتب مزبور نشا ن می دهد که همین نگرش انسان گرایانه، در بسیاری از دوران های تاریخی، آنگاه که چیزی را معارض با منافع خود و به اصطلاح ارزش های انسانی مورد باور خود تشخیص داده، در صدد حذف و نابودی آن برآمده است؛ هر چند دیدگاه مقابل مزبور، نگرش انسان گرایانه دیگری بوده و هر چند به نابودی انسان ها و ارزش های انسانی بینجامد.
3. در ادیان آسمانی، خصوصا دین اسلام، انسان افزون بر این که از جایگاه ممتاز کرامت انسانی و جانشینی حضرت حق برخوردار است و آسمان و زمین، مسخر او قلمداد شده اند، اما آنچنان در عرصه هستی وا نهاده نیست که غیر مسؤولانه تنها به خود بیندیشد و آنگاه که چیزی را در برابر منافع خود تشخیص داد، آن را ناحق تلقی کند. شأن انسان نیز در تفکر اسلامی، در امور دنیوی محبوس و منحصر نیست؛ بلکه پایگاه و شأن او در ارتباط با مبدأ و معاد و ارزش های اخلاقی معنا می شود (همان، ص 54).




برچسب ها : سیاسی و نظامی  , ادبی  , اجتماعی  , فرهنگی  ,
      
<      1   2   3      >