نگاه وحیانی اسلام، همچنانکه فرزندان بر والدین حقوقی دارند، پدر و مادر نیز حقوقی بر گردن فرزندانشان دارند.
امام سجاد علیه السلام با توجه به نقش حیاتی مادر در پرورش و رشد فرزندان، به حقوق اساسی مادر اشاره کرده و فرزندان را اکیدا به رعایت آن سفارش می‌کند:

مادر

از نگاه وحیانی اسلام، همچنانکه فرزندان بر والدین حقوقی دارند، پدر و مادر نیز حقوقی بر گردن فرزندانشان دارند.
امام سجاد علیه السلام با توجه به نقش حیاتی مادر در پرورش و رشد فرزندان، به حقوق اساسی مادر اشاره کرده و فرزندان را اکیدا به رعایت آن سفارش می‌کند:

«واما حق امک فان تعلم انها حملتک حیث لا یحتمل احد احدا واعطتک من ثمرة قلبها ما لا یعطی احد احدا، ووقتک بجمیع جوارحها ولم تبال ان تجوع وتطعمک وتعطش وتسقیک وتعری وتکسوک وتضحی وتظلک وتهجر النوم لاجلک ووقتک الحر والبرد لتکون لها وانک لا تطیق شکرها الا بعون الله وتوفیقه (1)؛

حق مادرت آن است که بدانی، او تو را حمل کرد به گونه‌ای که هیچ کس، دیگری را چنین حمل نمی‌کند و از شیره جانش به تو بخشید که هیچ کس به دیگری نمی‌بخشد. و با تمام وجودش از تو نگهداری کرد و برایش مهم نبود که خودش گرسنه بماند و به تو غذا بدهد، خود تشنه باشد و به تو آب بیاشامد، خودش برهنه باشد و به تو لباس بپوشاند، خودش در مقابل آفتاب باشد و تو را زیر سایه نگهدارد، از خواب خود به خاطر تو چشم بپوشد.

 

 

او تو را از گرمای تابستان و سرمای زمستان حفظ کرد. [مادر همه این رنجها را تحمل کرد،] تا تو برای او باشی. تو توانایی شکرگزاری از مادرت را نداری، مگر با یاری و توفیق خداوند متعال.»
امام سجاد علیه السلام در عمل نیز چنین بود و با مادرش خوشرفتاری کرده و حقوق وی را کاملا مراعات می‌نمود.

طبرسی می‌نویسد:

هنگامی که از آن حضرت پرسیدند: تو که از نیکوکارترین مردم نسبت به مادرت هستی، چرا با او سر یک سفره نمی‌نشینی؟

امام فرمود: «اخاف ان یسبق یدی الی ما سبقت عینها الیه فاکون قد عققتها (2)؛

می‌ترسم دستم به غذایی پیشی گیرد که پیش از آن چشم مادرم به سوی آن رفته [و می‌خواهد بردارد] و به همین مقدار نافرمانیش کرده باشم.»

آنچه از روایات برمی آید این است که جبران زحمات مادر و بجای آوردن حقوق او کاری است بس مشکل، اما باید تا حد توان در این زمینه تلاش نمود.ازجمله مهمترین حقوق مادر این است:

1. نیکی و احسان
خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به مقام بلند پدر و مادر، از زبان حضرت عیسی علیه السلام می‌فرماید:

«وبرا بوالدتی ولم یجعلنی جبارا شقیا»( 3)؛

«خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبار و شقی نگردانید.»
از این آیه ظاهر می‌شود که نیکی به مادر از عادات پسندیده پیامبران و اولیاء الهی است و کسانی که این حق مادر را رعایت نکنند جبار و شقی خواهند بود.

خداوند متعال می‌فرماید:

«وقضی ربک ا لاتعبدوا الا ایاه وبالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما»( 4)؛

«و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسیدند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و آنها را از خود مران و بزرگوارانه با آنها سخن بگو!»

خداوند متعال در جای دیگری نیکی به پدر و مادر را بعد از اقرار به توحید قرار داده و فرمود: «واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا وبالوالدین احسانا» (5)؛ «و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را [همتا و] شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید.»

بنابراین رعایت مقام و منزلت معنوی مادر و رعایت حقوق وی که از جمله آنها نیکی کردن به او در هر حال می‌باشد، در مرتبه‌ای بعد از اطاعت و عبادت خداوند قرار دارد و این هشدار تکان دهنده‌ای است به فرزندانی که هنوز مقام و منزلت حقیقی والدین را نشناخته اند و آنان را به عنوان خادمان خود می‌پندارند.

ابی ولاد حناط از امام صادق علیه السلام پرسید:

خداوند متعال که در قرآن می‌فرماید:

«وبالوالدین احسانا» چه معنی دارد و چگونه می‌توان به والدین نیکی نمود؟ امام فرمود: احسان این است که با آنان نیک رفتار باشی، آنان را مجبور نکنی که نیازهای خود را از تو درخواست کنند، گرچه غنی باشند. از حال و روزگار آنان، مشکلاتشان را درک کنی و در مواقع لزوم آنان را دریابی! آیا خداوند نمی‌فرماید: به مقام نیکوکاران نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق بکنید؟

سپس امام علیه السلام افزود: «اگر آنان به سن پیری رسیدند، کمترین اهانت و آزاری به آنان روا مدار و بر سر آنان فریاد نزن، با نگاههای مهرآمیز و رافت انگیز دل آنان را به دست آور و هیچگاه صدای خود را بالاتر از صدای پدر و مادر نکن و دست خود را بالای دست آنان قرار نده و گامهای خود را از قدمهای آنان جلوتر منه.( 6)»

2. قدرشناسی
فرزندان پاک و شایسته و سعادتمند پیوسته از مادر خود قدردانی می‌کنند. آنان هیچگاه زحمات و رنجهای مادر، در دوران کودکی شان را فراموش نمی‌کنند. خداوند متعال حق شناسی از پدر و مادر را در کنار شکرگزاری از نعمات خویش مورد سفارش قرار داده و می‌فرماید: «ان اشکر لی و لوالدیک»( 7)؛ «شکر مرا بجاآور [که خالق و منعم اصلی تو هستم] و از پدر و مادرت قدردانی کن.»
در مورد قدردانی از زحمات طاقت فرسای مادر، سخنان فراوانی در کتابهای اخلاقی، ادبی و تاریخی آمده است. شایسته است جوانان و نوجوانان مسلمان، در همه وقت، بویژه در روز مادر به عنوان تقدیر و تشکر از مادرشان به هر شیوه که می‌توانند از آنان تجلیل کنند و همانند کسانی نباشند که مهر بی کران مادر را فراموش کرده و با شیوه‌های ناپسندی با آنان برخورد می‌کنند.

سعدی در گلستان می‌نویسد:

«وقتی به جهل جوانی، بانگ بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟»
چه خوش گفت:

زالی  به فرزند خویش چو دیدش پلنگ افکن و پیلتن
گر از عهد خردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی در این روز بر من جفا که تو شیر مردی و من پیرزن(8)

هنگامی که از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در مورد قدردانی از مادر سؤال شد، آن حضرت فرمود:

«هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی. هر آینه اگر به اندازه ریگهای بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانه‌های باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده و بنده وار در پیش او بایستی، این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگینی تو را تحمل می‌کرد نخواهد بود.( 9)»
یکی از مصادیق قدرشناسی در مورد مادر این است که انسان نسبت به او درشتی نکند و همواره در جلب رضایت او تلاش نماید.

ابراهیم بن مهزم می‌گوید:

روزی در مدینه از نزد امام صادق علیه السلام بیرون آمدم و به خانه‌ام رفتم. در آن هنگام مادرم با من زندگی می‌کرد. در خانه، به خاطر موضوعی با مادرم مجادله کرده و سخنان درشت و تندی به وی گفتم. فردای آن روز بعد از ادای نماز صبح، دوباره به محضر امام صادق علیه السلام مشرف شدم.

هنگام ورود بدون آنکه حرفی زده باشم، امام با عتاب به من فرمود:

«یا ابا مهزم ما لک و لخالدة اغلظت فی کلامها البارحة اما علمت ان بطنها منزل قد سکنته و ان حجرها مهد قد غمرته و ثدیها وعاء قد شربته... فلا تغلظ لها؛‌ای پدر مهزم! تو با خالده (نام مادر مهزم) چه کردی؟

آیا در سخن دیشب او درشتی کردی؟

آیا نمی‌دانی شکم او مدتها منزل و آغوشش گهواره و سینه‌اش ظرف غذای تو بوده است؟... دیگر با او درشتی مکن.( 10)

1:) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 621؛ امالی صدوق، ص 371.
2) مکارم الاخلاق، ص 221.
3) مریم/32.
4) اسراء/23.
5) نساء/36.
6) بحارالانوار، ج 71، ص 40.
7) لقمان/14.
8) پیرزن.
9) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 203.
10) بحارالانوار، ج 71، ص 76

منبع:سایت ذی طوی

 




برچسب ها : فرهنگی  ,