پس از کشف تجهیزات شنود و فیلمبرداری در دفتر کار آقای علی مطهری، ایشان اقدام به انتشار یک مطلب انتقادی شدید نموده است که مورد سوءاستفاده ی دشمنان ایران اسلامی قرار گرفته است، این نامه از سوی افراد و رسانه ها و طیفهای مختلف سیاسی داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفته و بعضاً موجب سوءاستفاده دشمنان و سیاه نمایی امنیتی گردیده است، که حقیر نیز این مسئله را از چند جهت و از چند جایگاه مورد بررسی قرار می دهم:

 

 

 

1- در گام اول باید توسط مسئولان ذیربط توضیح داده شود و مشخص شود که نصب این دستگاه های شنود از طرف چه ارگان دولتی یا خصوصی انجام شده است و آیا هیچ مجوز قانونی وجود داشته است و اگر داشته است این مجوز قانونی به چه دلیلی صادر گردیده است. یقیناً تا قبل از مشخص شدن این مسائل نمی توان و نباید قصاص قبل از جنایت نمود و این مسئله همانند سایر مطالباتم در مورد فجایع کهریزک و ستار بهشتی یک مطالبه ی جدی و غیرقابل فراموشی است. هیچ کسی نمی تواند و حق ندارد خود را خیرخواه و مطیع مصالح کشور معرفی کند و با اقدامات خودسرانه برای نظام هزینه ایجاد نماید و البته نباید این احتمال را که کسانی عامداً طوری رفتار کرده اند که اتهامی را متوجه نهادهای اطلاعاتی نمایند، منتفی دانست.

2- اگر پیش گویی آقای علی مطهری را در منتسب دانستن این اقدام به نهادهای امنیتی صحیح بدانیم، ایشان باید به احترام قانون و احتمال وجود برخی دلایل و مجوزهای قانونی از اقدامات شتاب زده و منافی مصالح ملی پرهیز می نمود و نباید طوری رفتار می کرد که وجهه نهادهای امنیتی خدشه دار شود. ماهیت کار نهادهای اطلاعاتی و لزوم اشراف اطلاعاتی این نهادها، بعضاً در آن حد است که اعمال مهمترین مسئولان هر کشوری را در بر می گیرد و این نهادها نیز همواره به عنوان محرم نظام، اطلاعاتشان در جهت کشف و خنثی کردن خصومت ها و خباثت ها و بعضاً‌خیانتها به همان مسئولان بوده است، چه بسا اگر نهادهای اطلاعاتی، آقای کشمیری که از دوستان و نزدیکان شهید رجایی بود را به درستی تحت کنترل قرار می دادند، فاجعه ی انفجار دفتر نخست وزیر و شهادت اعضای حزب جمهوری رخ نمی داد.

3- با فرض این که ثابت شود نهادهای اطلاعاتی اقدام به چنین اقدامی نموده باشند، آقای علی مطهری نیز بایستی کمی خودشان را ورانداز کنند و به برخی اقدامات و سخنان خود توجه کنند و بدانند همانطوری که دشمنان انقلاب به برخی رفتارها و گفتارهای ایشان علاقمند شده اند، نهادهای اطلاعاتی نیز احتمالاً نسبت به این اعمال وی حساس شده اند. بالاخره همانطوری که آقای علی مطهری به امنیت خودشان و دفترشان اهمیت می دهند، نهادهای اطلاعاتی نیز باید به امنیت کشور اهتمام ورزند و چقدر خوب است که اگر مراجعی که اقدام به نصب این تجهیزات نموده اند دلایل و مستندات خود را ارائه کنند، ایشان نیز بتوانند از خودشان دفاع کنند و آن دلایل را خنثی نمایند. بحث دیگر نیز در خصوص شنود و کنترل مسئولان همواره به شخص آن مسئول باز نمی گردد و بعضاً برخی اطرافیان ایشان ممکن است اینقدر خطرناک باشند که الزاماً نیاز به کنترل وجود داشته باشد، مثالش را می توان در اطرافیان آیت الله منتظری به خصوص مهدی هاشمی معدوم مشاهده نمود که ای کاش به جای این که از سوی آیت الله منتظری مورد اعتراض قرار گیرد مورد التفات قرار می گرفت و متأسفانه آقای علی مطهری در صحنه های مختلفی قرابت فکری و رفتاری خود را به ایشان اثبات نموده است.

4- مردم و رسانه های کشور عزیزمان، به واسطه ی خدمات مکرر و مهم نهادهای اطلاعاتی ایشان را سربازان گمنام امام زمان (عج) می دانند و ایشان بارها و بارها در سالیان اخیر توطئه های کوچک و بزرگ دشمنان و بازیچه های ایشان را خنثی کرده اند، مردم و رسانه های ایران اسلامی به واسطه ی حجم و شدت خصومتهایی که بعضاً از مسئولان و حتی برخی نزدیکان ایشان دیده اند، هرگز از اشراف اطلاعاتی نهادهای اطلاعاتی آشفته نمی شوند چرا که می دانند این اشراف بعضاً به واسطه ی دقت و حساسیت های سختگیرانه حاصل می شود. همراهی مکرر آقای علی مطهری با برخی اصحاب فتنه و اظهارات بعضاً غیرقانونی و غیراخلاقی ایشان تا آن حد بود که اگر بزرگوارای نظام نبود هرگز ایشان قادر به ادامه پوشیدن لباس نمایندگی مجلس نمی شد و همانطوری که در بند اول عرض شد، اگر این کار از طرف نهادهای اطلاعاتی صورت گرفته باشد و برپایه دلایل و مجوزهای قانونی و عقلی انجام شده باشد، نمی توان و نباید ایشان را نکوهش نمود، بلکه عمل به وظیفه قانونی و در راستای اقدامات خادمانه ی ایشان باید تلقی شود. 

 

http://salmaneali.parsiblog.com/

 

 




برچسب ها : سیاسی و نظامی  ,