این روزها پاها آماده می‌شوند تاول بزنند!


چشم‌ها مهیا می‌شوند بارانی شوند!

سینه‌ها به شور می‌آیند تا بی‌تاب شوند!

...........


ضریح را نبوس!

 

ضریح را بنوش! بگذار گوشت و پوست و خونت از حسین بروید

هم چنان که خود حسین هم از انگشتان پیامبر می نوشید و ارتزاق میکرد

و بنابر نقل روایت، گوشت و پوست و خونش را از پیامبر ص

وام گرفت و شد «حسین منی و انا من حسینی»

تو هم می خواهی از حسین باشی...؟


 

 ...........


یک ورق آهن، حالا تو بگو نقره یا طلا یا اصلا هر چیز قیمتی...

آن قدر نمی ارزید که همه عالم آن را این طور ببوسند!

چه آبرویی می دهد معیت با امام

 

 

«اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین»