عجیب ترین و بزرگ ترین مردم:
قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و سلّم یَا عَلِیُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ ثَوَاباً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَیَاض
یا علىّ ! عجیبترین مردم از جهت ایمان، و عظیم ترین ایشان از جهت یقین گروهى هستند که در آخر الزمان زیست میکنند، زیرا ایشان به دیدار پیامبر نپیوستهاند، و حجّت از ایشان غائب است، ولى ایشان به نوشتهاى(کتابهای روایات معصومین) ایمان آوردهاند.
من لا یحضره الفقیه ، شیخ صدوق(381 هق ) ، ج 4 ، ص 366 .
برادران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم در آخرالزمان:
ِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أمَا نَحْنُ إِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَى دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَى یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة
ابو بصیر و او از امام محمد باقر علیه السّلام روایت نموده که پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى در جمعى از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: نه! شما اصحاب من میباشید، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند که به من ایمان مىآورند، با این که مرا ندیدهاند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکى از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و یا مانند کسى است که پارهاى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهاى شب تار میباشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تارى نجات میدهد.
بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 52 ، ص 124.
مردم آخرالزمان دقیق و متعمّق:
و یا به این روایتی که به دقّت و تعمّق مردم آخر الزمان اشاره دارد توجّه نمائید:
سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَدْ هَلَک
از امام چهارم علیه السلام راجع به توحید پرسش شد، فرمود: خداى عزّوجلّ دانست که در آخر الزمان مردمى محقِّق و موشکاف آیند.از این رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آیات سوره حدید را که آخرش «وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» است نازل فرمود، پس هر که براى خداشناسى غیر از این جوید هلاک است.
توحید صدوق، ص 283، باب40، باب أدنى ما یجزئ من معرفة التوحید
رافضه در آخرالزمان:
حدّثنا الحسن بن علیّ بن محمّد بن علیّ بن موسى عن علیّ بن موسى بن جعفر عن أبیه عن جعفر بن محمّد قال: حدّثنی أبی محمّد بن علیّ قال: حدّثنی أبی علیّ بن الحسین قال: حدّثنی أبی الحسین بن علیّ؟ قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: قال لی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: رأیت لیلة أسری بی إلى السّماء قصورا من یاقوت أحمر و زبرجد أخضر و درّ و مرجان و عقیقا، بلاطها المسک الأذفر و ترابها الزّعفران، و فاکهة و نخل و رمّان، و حور و خیرات حسان، و أنهار من لبن و أنهار من عسل تجری على الدّرّ و الجوهر،و قباب على حافّتی تلک، و غرف و خیام و خدم و ولدان، و فرشها الإستبرق و السّندس و الحریر و فیها أطناب، قلت: یا حبیبی جبرئیل لمن هذا القصور و ما شأنها؟ فقال لی جبرئیل: فهذه القصور و ما فیها خلقها اللّه و حملها أضعافا مضاعفة لشیعة أخیک علیّ و خلیفتک بعدک على أمّتک، و هم یدعون فی آخر الزّمان باسم یوذیه غیرهم، یسمّون الرّافضة، و إنّما هو زین لهم، لأنّهم رفضوا الباطل و تمسّکوا بالحقّ، و هم السّواد الأعظم، و لشیعة ابنه الحسن من بعده، و لشیعة أخیه الحسین من بعده، و لشیعة ابنه علیّ بن الحسین من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه جعفر بن محمّد من بعده، و لشیعة ابنه موسى ابن جعفر من بعده، و لشیعة علیّ بن موسى من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه علیّ بن محمّد من بعده و لشیعة ابنه الحسن بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه محمّد المهدیّ من بعده، یا محمّد فهؤلاء الأئمّة من بعدک أعلام الهدى و مصابیح الدّجى، شیعتهم جمیع ولدک و محبّیهم شیعة الحقّ و موالی اللّه و موالی رسوله، رفضوا الباطل و اجتنبوه، و قصدوا الحقّ و اتّبعوه، یتولّونهم فی حیاتهم و یزورونهم من بعد وفاتهم، متناصرین لهم قاصدین على محبّتهم، رحمة اللّه علیه إنّه غفور رحیم .
از حسن بن على از حضرت على بن موسى الرضا علیه السّلام از پدرش از حضرت صادق علیه السّلام از پدرش محمد بن على از پدرش على بن الحسین از پدرش حسین بن على از امیر المؤمنین علیهم السّلام حدیث کند که فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله به من فرمود: شبى که مرا به آسمانها بردند قصرهایى دیدم که از یاقوت سرخ و زبر جد سبز و درّ و مرجان و طلاى خالص بود، کاه گل آنها از مشک خوشبو و خاکش از زعفران، و داراى میوه و نخل خرما و انار بود، و حوریه و زنهاى زیبا و نهرهاى شیر و عسل که بر روى درّ و جواهر مىگذشت و در کنار آن دو نهر خیمهها و غرفههایى بنا شده بود و در آنها خدمتکارها و پسرانى بودند، و فرشهایش از استبرق و سندس و حریر بود و طنابهایى در آنها بود؛ گفتم: اى حبیب من جبرئیل این قصرها از آن کیست؟ و قصه آنها چیست؟ جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو پس از تو بر امّت على است، و ایشان را در آخر الزمان به نامى که دیگران را آزار دهد بخوانند، آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتى که این نام براى آنان زینت است، زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زدهاند، و سواد اعظم اینانند، و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن پس از اوست، و براى شیعیان برادرش حسین پس از اوست، و براى شیعیان فرزندش على بن الحسین بعد از اوست، و براى شیعیان فرزندش محمد بن على پس از اوست، و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمد پس از اوست، و براى شیعیان فرزندش على بن الحسین بعد از اوست، و براى شیعیان فرزندش محمد بن على بعد از او؛ و براى شیعیان فرزندش حسن بن على پس از او، و براى شیعیان فرزندش محمد المهدى پس از اوست. اى محمد اینان امامان پس از تو نشانههاى هدایت و چراغهاى روشن در تاریکىها هستند، شیعیانشان تمامى فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند، که باطل را واگذارده و از آن دورى کردهاند، و آهنگ حق نموده و از آن پیروى کردهاند، آنها را در زمان زندگىشان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، در صدد یارى آنهایند و به دوستى آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد زیرا او آمرزنده و مهربان است.
دلائل الامامة ، محمد بن جریر الطبری ( الشیعی) ، ص 476.
البته باید توجه داشت که باید این گونه روایات مشوّقی برای شیعیانی باشد که در زمان غیبت امام زمانشان اعمال و کردارشان کاملاً مطابق و منطبق با دستورات اهل بیت علیهم السلام بوده و مطیع اوامر آن بزرگواران هستند و خدای ناکرده مبادا این گونه روایات موجب عجب و غرور آنها گردد.
برچسب ها : مذهبی , اخلاقی , فرهنگی , آخر الزمان ,