باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
ادامه مطلب...
برچسب ها :
مذهبی , ادبی , فرهنگی ,
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
ادامه مطلب...
برچسب ها :
مذهبی , ادبی , فرهنگی ,
هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،ازمصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل کند.
جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.
رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.
تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.
حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟!
چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیج انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئوله نمی گذرد؟!
و آیا ممکن است محمد(ص) هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته؟ پروفسور موریس بوکای تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند.
پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر بازگرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر کشورهای اسلامی گرفت تا از صحت خبر ذر مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و آیه 92 سوره یونس را برای او تلاوت نمود.
این آیه او را بسیار تحت تاثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد. و بر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد ( لایاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنریل من حکیم حمید).
فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایه و ان کثیرا من الناس عن ءایتنا لغفلون/92-یونس
پس امروز بدن و جسد(بی جان تو را ) از امواج رهایی می بخشیم به این دلیل که برای آیندگان نشانه ای از سرانجام گناه باشی تا افراد ظالم از تو عبرت گرفته و دست از ستم خود بکشند و افراد مومن برا ایمانشان افزوده شود و با اراده محکم تری براساس اعتقادات خویش عمل کنند، اما بسیاری از مردم از آیات و نشانه های ما غافلند.
در زندگى حسینبنعلى علیهالسّلام، یک نقطهى برجسته، مثل قلهاى که همهى دامنهها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. 1371/11/06
تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. 1373/03/17
یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلى علیهالسّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. 1373/03/17
قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهاى براى ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلى علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. 1373/03/17
در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را که همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان کنید. 1372/03/26
اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنیدو از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! 1373/03/17
وقتى شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیکنیم؛ جورى میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. 1386/04/14
برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مىکند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینکه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىکند و بسیار خوب است.
مــــــــســــــابـــــــقـــــــه مــــــــســــــابـــــــقــــــه
ویژه مسابقه ماه محرم :
برای شرکت در مسابقه کافیست فقط در یک پیامک نظر ، احساس و حتی یک شعر درباره ماه محرم و یا حوادث این ماه ، همراه با نام و نام خانوادگی و شماره دانشجویی خود را برای ما بفرستید .
شماره دریافت پیامک : *** 09302381317 *** (فقط دانشجویان دانشگاه پیام نور دررود)
** به پیامک های تکراری ترتیب اثر داده نخواهد شد .
** در صورت دریافت پیامک های تکراری به اولین پیامک رسیده با توجه به نام و نام خانودگی و شماره دانشجویی ترتیب اثر داده خواهد شد .
** ملاک شرکت در مسابقه نام و نام خانودگی و شماره دانشجویی می باشد ، لذا از ارسال پیامک های متعدد با شماره های متفاوت خودداری نمایید .
** سهمیه در نظر گرفته شده برای شرکت در مسابقه برای هر نفر یک پیامک می باشد . درصورت ارسال چند پیامک فقط اولین پیامک رسیده از هر فرد مد نظر قرار خواهد گرفت .
** از تمام دوستان خواهشمندیم به دیگر دوستان برای شرکت در مسابقه اطلاع رسانی نمایند .
جوایز شامل :
در حرم حضرت علی(علیهالسلام) تقاضا میکند که معرفتش نسبت به حضرت زیاد شود و در همین حین علامه امینی را در حرم در حین خواندن جامعه کبیره دید و به امام متوسل شد...
که سوالاتش را از علامه بپرسد و حضرت عنایتی میکند و ایشان سوالاتش را میپرسد.
علامه امینی مىفرماید: مرگ و شهادت عرصهاى است که در نگاه امیرمومنان على(علیهالسلام) از جایگاهى خاص برخوردار است و با در نظر گرفتن آن مىتوان به جلوههایى دیگر از سیره عبادى امام وقوف یافت .
سپس مىفرماید: امام(علیهالسلام) با عنایت به اینکه دنیا مزرعه ى آخرت است همگان را به فراهم آوردن توشه ى مناسب براى زندگانى جاوید پیش روى دعوت مى فرمود و در این راستا غفلت از مرگ را آفتى بزرگ مىدانست که آدمى را از تلاش براى عمران خطبه بقا باز مىدارد: مردم! همانا دنیا خانهاى است رهگذر و آخرت سرایى است، پایدار، پس از گذرگاه خود - توشه - بردارید براى جایى که در آن پایدارید و مَدرید پردهى یکدیگر، نزد آن کس که مىداند نهان شما را - از شما بهتر - برون کنید از دنیا دلهاتان را از آن پیش که برون برند از آن تنهاتان. شما را در دنیا آزمودهاند و براى جز دنیا آفریدهاند. آدمى چون بمیرد مردم گویند چه نهاد؟ و فرشتگان گویند چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزد! اندکى پیش فرستید تا براى شما ذخیره بودن تواند. و همه را مگذارید که وبال آوردن بر گردنتان بماند. (1)
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشهى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنهاى است دشوار گذر و منزلهاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنهها باید برشدن و بدان منزلها درآمدن و ایستادن.
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشهى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنهاى است دشوار گذر و منزلهاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنهها باید برشدن و بدان منزلها درآمدن و ایستادن. و بدانید! که چشمانداز مرگ به شما فراگرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرا گرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرو پوشانیده. پس پیوندهاى خود را با دنیا ببرید! و پرهیزگارى را پشتیبان خود کنید و چون توشهاى همراه خویش برید. (2)
مىپرسم: به یاد مرگ بودن که امام(علیهالسلام) همگان را بدان سفارش فرمودهاند متضمن چه فوایدى است؟
مىفرماید: فواید بسیارى از جمله:
- تعدیل شادیها و غمها؛ چه، شادمانى بیش از حد قلب را مىمیراند و غم زیاده از اندازه نیز موجبات افسردگى را فراهم مىآورد.
- ترغیب آدمى به تلاش مضاعف جهت بهرهگیرى هر چه بهتر و افزونتر از سرمایه رو به پایان عمر، چه آن بخشهایى از عمر که مصروف دین و دانش و عبادت در مفهوم خاص و عام آن مىشود از دستبرد زمانه و گذشت ایام ایمن خواهد بود.
- افت محسوس و قابل ملاحظهاى سطح گرایش و رویکرد درونى به گناه و گناهورزى، از جمله حب دنیا که حسب روایات متعدد سلسله جنبان هر خطاکارى است .
- افزایش چشمگیر سطح پارسایى و عاقبت اندیشى؛ که اقبال آدمى به فرائض نورانى شرع مقدس را در پى دارد. و امور دیگر ... .
مىپرسم: به راستى چرا امام مرگ خویش را از خداى تعالى درخواست فرمود؟
مىفرماید: به چند دلیل:
1- شهادتطلبى و علاقه به جان دادن در راه رضاى خداى تعالى، چنانکه فرمود: همانا گرامىترین مرگها کشته شدن - در راه خداست - بدان کس که جان پسر ابوطالب در دست او است، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن بر من آسانتر است تا در بستر مردن . (3)
2- ستمکارى و بى وفایى مردم که حکومت حقه اسلامى را از محقق ساختن اهداف عالیه خویش باز مىداشت، چنانکه فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیدهام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد. (4)
مىپرسم: این نفرین، چگونه به اجابت رسید؟
مىفرماید: حضرت با شهادت به رسول خدا(صلى الله علیه و آله) پیوست و گناهکار ستمبارهاى چونان معاویة بن ابى سفیان بر دارالاسلام مسلط شد.
فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیدهام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد.
مىگویم: اشاره فرمودید به شهادتطلبى و نیز به دعاى حضرت در فرا رسیدن گاه مرگ؛ آیا این موید این مطلب است که امام مىدانستند که مرگش شهادت خواهد بود و اصولا از شهادت خویش اطلاع داشتند؟
مىفرماید: آرى، امام نه تنها بدین مطلب وقوف کامل داشت بلکه از حوادث و رویدادهاى بسیارى خبر داد که سالها بعد به وقوع پیوستند؛ نظیر شهادت فرزندش امام حسین(علیهالسلام) در کربلا، حکومت معاویه، حجاج و ...، غرق شدن بصره، تعداد دقیق مقتولین خوارج در جنگ نهروان، سلطنت آل بویه و علویان و موارد بسیار دیگر.
سپس مىفرماید: و این نیست مگر به واسطه بهرهمندى حضرتش از مقام الهى خلافت بلافصل رسول خدا(صلى الله علیه و آله) و امامت مسلمین و نیز گشوده شدن ابواب علوم گوناگون از سوى رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) بر روى حضرتش علیه آلاف التحیه و الثناء .
سپس مىافزاید: امام خبر شهادت خویش را از لسان رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شنید:
حکایت آوردهاند که روزى پیامبر اکرم خطبهاى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیهالسلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟
فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات سپس شروع به گریستن نمود.
امام علت گریه و تاثر رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) را جویا شد و حضرت به وى فرمود: اى على! گریه من به خاطر هتک حرمت و ستمى است که در این ماه بر تو روا داشته مىشود. گویا تو را مىبینم که نماز مىخوانى و بدبختترین گذشتگان و آیندگان، هم او که برادر کشندهى شتر ثمود (5) است ضربتى بر فرق سرت مىزند که محاسنت از آن ضربت رنگین مىشود.
امام پرسید: آیا در آن هنگام دین من سالم و محفوظ است؟
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: آرى، در آن هنگام نیز دینت در سلامت است .
سپس فرمود: اى على کسى که تو را بکشد، مرا کشته و کسى که تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و کسى که تو را ناسزا بگوید مرا ناسزا گفته است، زیرا تو همانند من هستى. روح تو، روح من و سرشت تو، سرشت من است. خداى تبارک و تعالى من و تو را با هم آفرید و برگزید و مرا براى نبوت و تو را براى امامت انتخاب نمود. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است .
روزى پیامبر اکرم خطبهاى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیهالسلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات .
اى على تو وصى من و پدر دو فرزند من و شوهر دخترم مىباشى و جانشین من بر امتم در زندگى و پس از مرگ من هستى، دستور تو، دستور من است و نهى تو نهى من، سوگند به خدایى که مرا به نبوت برانگیخت و مرا بهترین خلق قرار داد، تو حجت خدایى بر خلق او و امین اویى بر اسرار او و خلیفه خدایى بر بندگان او. (6)
سپس مىپرسند: از حکایتى که شرح آن رفت چه نتیجهاى را مىتوان در مورد سیره عبادى حضرت علی(علیهالسلام) گرفت؟
مىگویم: در مطلبى که مطرح فرمودید اشاره داشتید به این امر که پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه و آله) از ضربت خوردن امام علی(علیهالسلام) خبر داد و حضرت با شنیدن این خبر در صدد برنیامد که از دیر یا زود بودن آن اطلاع حاصل کند (و از دیر بودن آن خشنود شود) چنانکه لحظهاى هم به ذهن مبارکش خطور ننمود که جان سالم به در بردن از آن واقعه را درخواست نماید. حضرت علی (علیهالسلام) نه تنها چنین نکرد حتى ناراحت هم نشد بلکه فقط نگران یک مطلب بود که آیا هنگام مرگ از سلامت دینى برخوردار است یا نه .
آرى سیره عبادى امام علی(علیهالسلام) آنگونه است که حین شنیدن خبرى ناگوار که تاثر زمین و آسمان را برانگیخته(راضى به رضاى الهى) مشتاق آن است که از صحت و سلامت دین خویش در واپسین دم حیات دنیایى نیز اطمینان کسب نماید.
(علامه در حالى که اشک در دیدگانش موج مىزند) مىفرماید: آرى به خدا قسم چنین است که گفتى.
سپس مىفرماید: حضرت على(علیهالسلام) با آن مقام و مرتبت الهى وصف ناپذیر و عصمتى که در وحى نمىگنجد چنین آرزومند حسن عاقبت است، حال چه شده است که ما با این همه لغزش و معصیت به فکر اصلاح کار و نیک ساختن فرجام خویش نیستیم؟!
مىپرسم: با توجه به این که امام از کیفیت شهادت خویش اطلاع کامل داشته و مسلما قاتل خود را نیز مىشناخت چرا درصدد ممانعت از عمل وى برنیامد؟
مىفرماید: همین سوال را از خود امام هم پرسیدند، چرا که حضرت قاتل خود را مىشناخت و به خود وى (یعنى عبدالرحمان بن ملجم مرداى علیه اللعنه) و دیگران اعلام داشته بود.
مىپرسم: پاسخ امام چه بود؟
مىفرماید: پاسخى که خود جلوه درخشان دیگرى از سیره عبادى وصف ناپذیر امام را در معرض نمایش قرار مىدهد.
سپس مىفرماید: امام در پاسخ فرمود: چه از این شگفتانگیزتر و عجیبتر که شما از من مىخواهید قاتل خود را (قبل از انجام جنایت قصاص نموده و) بکشم؟!
مىگویم: بدین ترتیب امام، خود را فداى عدالت نموده نه بالعکس .
مىفرماید: آرى، همین طور است، چنانکه درباره حضرتش گفتهاند: قتل على فى محراب عباده لشده عدله، کشته شد علی در محراب برای شدت عدالتش .
سپس مىفرماید: نکتهاى که در این جا مىبایست بدان اشارت داشت، آن است که امام، در آن شرایط حساس و خطرناک باز هم خود شخصا اقامه جماعت در مسجد کوفه را عهدهدار بود؛ آن هم نه تنها براى نماز جمعه بلکه براى نمازهاى یومیه از جمله فریضه چنانکه مىبینیم در محراب عبادت و در اثناى اقامه نماز صبح محتمل ضربت بدبختترین فرد تمامى تاریخ حیات انسانى مىشود و با مظلومیتى که در فهم نمىگنجد، به شهادت نائل مىشود.
سپس مىافزاید: سیره عبادى امام آنگونه است که هنگام ضربت خوردن نیز ضمن آنکه به جاى برآوردن آه و ناله، فریاد برمىآورد: فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم، نگران کم شدن مقدار عبادات و تهجد خویش به واسطه تحلیل رفتن توان جسمى و بدنى مىشود، حالى که حضرت علی (علیهالسلام) خود مىدانست در بستر افتادنش نیز دو روزى بیشتر به درازا نمىکشد و به شرف شهادت نائل مىآید .
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، خطبه 203.
2- همان، خطبه 204.
3- نهج البلاغه، خطبه 123.
4- همان، خطبه 70.
5- ثمود، قوم حضرت صالح(علیهالسلام).
6- زندگانى امیرالمومنین(علیهالسلام )، ص 731.
مسجد کوفه یکی از مساجد چهارگانه بزرگ جهان اسلام است که در شهر کوفه عراق ساخته شده و این مسجد در 12 کیلومتری شمال شهر نجف اشرف واقع است. گفته میشود این مسجد ابتدا توسط حضرت آدم ساخته شده و پس از مسجدالحرام قدیمیترین مسجد جهان است. مسجد کوفه نخستین مسجدی است که در کوفه بنا شده است.
مسجد کوفه در ابتدا محصور نبوده است و صحن آن رو باز بوده و پس از آن با خاک و شیر اطراف آن را دیوار کشیده اند. در دهههای اول هجری قمری این مسجد توسط سعد بن ابی وقاص بازسازی و سپس توسط علی ابن ابی طالب مرکزی مهم برای خلافت در نظر گرفته شد. مقبره برخی از بزرگان و علمای دینی در آنجا قرار دارد. گفته میشود پس از ظهور حجت بن حسن (مهدی)، این مسجد وسعت بسیاری خواهد یافت. این مسجد یکی از مکان هایی است که شیعیان حتی اگر آن جا مسافر باشند می توانند نماز خود را تمام بخوانند.
مسجد کوفه 11 هزار و 162 متر مربع مساحت دارد و 110 متر طول و 101 متر عرض آن است و با دیوارهای مرتفعی به ارتفاع 10 متر محافظت می شود. مساحت فضای باز مسجد پنج هزار و 642 متر مربع، و مساحت شبستانهای مسجد پنج هزار و 520 متر مربع است.
تعداد ستون های مسجد 187 وتعداد مناره های آن 4 عدد با ارتفاع 30 متر و تعداد درهای مسجد 5 در است و درهای این مسجد به نامهای باب الحجه( باب الرئیسی)، باب الثعبان، باب الرحمه، باب مسلم ابن عقیل و باب هانی ابن عروه است.
مسجد کوفه در ابتدا محصور نبوده است و صحن آن رو باز بوده و پس از آن با خاک و شیر اطراف آن را دیوار کشیده اند. در دهههای اول هجری قمری این مسجد توسط سعد بن ابی وقاص بازسازی و سپس توسط علی ابن ابی طالب مرکزی مهم برای خلافت در نظر گرفته شد. مقبره برخی از بزرگان و علمای دینی در آنجا قرار دارد. گفته میشود پس از ظهور حجت بن حسن (مهدی)، این مسجد وسعت بسیاری خواهد یافت. این مسجد یکی از مکان هایی است که شیعیان حتی اگر آن جا مسافر باشند می توانند نماز خود را تمام بخوانند.
این مسجد در طول تاریخ خود شاهد حضور بسیاری از انبیای الهی، پیامبر گرامی اسلام، حضرت امیرالمومنین ع، امام حسن و امام حسین و برخی از امامان بزرگوار بوده و در سال 36 هجری باحضور امام علی (ع) و نماز خواندن وی در محراب مسجد بر اهمیت و توجه به این مکان افزوده شد.
گفتنی است، در کنار مسجد کوفه مرقد میثم تمار، منزل امام علی(ع)، دارالعماره، مرقد مسلم ابن عقیل، مرقد هانی ابن عروه و مرقد میثم تمار قراردارد.
منطقه قم، نخستین کسی که به کنیه (ابوتراب) نامیده شد، علی بن ابی طالب رضیالله عنه است، این کنیه را رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم به او داد آن گاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته است، از روی لطف و مهربانی به او فرمود: برخیز ای ابوتراب.
و این محبوبترین القاب او به شمار میرفت و از آن پس به برکت نفس محمدی این کرامتی برای او شد، زیرا خاک خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت را برای او باز میگفت.
از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودهاند: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکی و کرامتی را که خدای متعال برای شیعیان علی(ع) آماده شده را ببیند، گوید "ای کاش من ترابی بودم"، یعنی کاش از شیعیان علی (ابوتراب) بودم.
علامه مجلسی رحمهالله در بیان این جمله گوید: ممکن است ذکر آیه در اینجا برای بیان علت دیگری در نامگذاری آن حضرت به ابوتراب باشد، زیرا شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمانهای حضرتش تراب نامیده شدهاند، چنان که در آیه کریمه آمده و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست، ابوتراب نام گرفته است.
در این که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در چه زمانی این لقب مبارک را به امیرالمؤمنین علیه السلام داده است، روایات متفاوتی نقل شده است. برخی از آنها حاکی از آن است که این لقب در جمادی الأول یا جمادی الثانی سال دوم هجرت در غزو? العشیره به آن حضرت داده شده است. در برخی دیگر آمده است که در یومالتآخی، یعنی روزی که پیامبر اسلام بین هم? مسلمان عقد برادری بست و از بین تمام مردم علی را برای خود برگزید، به او داده شده است.
البته این روایات هیچ تعارضی باهم ندارند، چرا که ممکن است پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در موارد متعدد بارها و بارها آن را تکرار کرده باشد.
منابع:
الغدیر – علامه أمینی - ج 6 - ص 337 – 338،
علل الشرائع - الشیخ الصدوق - ج 1 - ص 156 ،
بحارالأنوار - علامة مجلسی - ج 35 - ص 51
امیر المومنین (ع) در آخرین وصیتهایش فرمودند: «الله الله فى الایتام، فلا تغبوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم» شما را به خدا یتیمان خود را فراموش نکنید، دهنهاى آنان را در انتظار غذا قرار ندهید، مواظب باشید که آنان گرسنه نمانند و حقوقشان با وجود شما تباه نگردد.
امیرالمؤمنین در قول و عمل به فکر یتیمان بود، و جاى خالى پدران را بر آنان پر مىکرد، و نمىگذاشت هیچ فرزند یتیمى با فقدان والدین خود احساس نیاز و سرپرست نماید!
ادامه مطلب...
برچسب ها :
مذهبی , اخلاقی , ادبی , رمضان , دانلود , عکس و تصویر ,
حضرت علی علیه السلام وارد مسجد شد و خفتگان همیشه در خواب و از جمله قاتلش را برای نماز بیدار کرد. شروع کرد به آخرین اذان ، از بام مسجد پایین آمد و به نماز ایستاد. هنوز سر از سجده بر نداشته بود که شمشیر ابن ملجم ملعون بر فرق مولا نشست. در آن لحظه حساس، دو صدا به گوش رسید:
یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین (ع) بود که ندا سر داد :«قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَی قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَی الْاَشْقِیَاءُ؛» پسر عموی مصطفی (علی مرتضی ) کشته شد.
و صدایی هم از عاشق شهادت، علی (ع) شنیده شد که می فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَْهُ وَ رَسُولُهُ» قسم به پروردگار کعبه! رستگار شدم.
شنیدند که طبیب گفته فقط برای مولا شیر خوب است... یتیمان کوفه در خانه امیر المومنین(ع) با کاسه های شیر صف بستند...
ولی او قصد دیدار فاطمه(س) را کرده بود...
ادامه تصاویر ...
برچسب ها :
مذهبی , رمضان , دانلود , عکس و تصویر ,