سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
نویسندگان وبلاگ
ابر برچسب ها
امکانات دیگر
افسران - تقدیم به همه صهیونیست ها و "فراماسونرهای " عاشق نمادگرایی



برچسب ها : مذهبی  , سیاسی و نظامی  , فرهنگی  , آخر الزمان  , عکس و تصویر  ,
      

تهاجم فرهنگی عبارت است از هجوم یک‎ ‎مجموعه سیاسی یا اقتصادی به بنیادهای فرهنگی یک ملت به منظور بی هویت کردن و سپس‎ ‎اسیر کردن آن ملت و اجرای مقاصد خاص و مورد نظر خویش از طریق یک برنامه مشخص و از‏‎ ‎پیش تعیین شده در محیط هایی که یک فرهنگ ملی و مدافع حیثیت خود وجود دارد. ‌اولین‏‎ ‎هدف تهاجم فرهنگی ، از میان بردن یا تضعیف فرهنگ بومی و سپس جایگزینی آن با فرهنگ‎ ‎وارداتی مورد نظر است‎ .
 ‎به عبارت دیگر ، تهاجم فرهنگی عبارت‎ ‎است از پوچ و پوک و تهی کردن تفکر و ذهنیت و فرهنگ و تمدن ملی و اصیل یک جامعه و‎ ‎تضعیف شخصیت انسانی افراد آن با تحمیل ترس و هراس دائم و القای اصول فکر و تحمیل‎ ‎فرهنگ کشور مهاجم به جای آن و این جز با از دست دادن "خویشتن" و از دست دادن پایه‎ ‎های فکری و اخلاقی اصیل و ملی صورت نمی گیر
هنگامی که غربی ها تهاجم فرهنگی را به‎ ‎کشورهای اسلامی آغاز کردند ، صفات و روحیات پسندیده خود را همچون نظم ، پژوهش و‎ ‎کنجکاوی در مسائل علمی و ... وارد نکردند ، بلکه تنها بی بند و باری اخلاقی و فساد‎ ‎را وارد این کشورها کردندوچون این مسایل وکلا فرهنگ غرب در ذهن بیشتر افرادبه گونه ای جذاب جا باز کرده است مردم این تهاجم را به راحتی قبول میکنند وحتی برای آنها کلاس دارد

 

http://olumejtemai.parsiblog.com/Posts/4/%d8%aa%d9%87%d8%a7%d8%ac%d9%85+%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%d9%8a+(%d8%ba%d8%b1%d8%a8+%d8%b2%d8%af%da%af%d9%8a)/

 




برچسب ها : مذهبی  , اخلاقی  , اجتماعی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,
      

زندگی نامه امام مهدی(عج)

 

امام مهدی کیست؟

امام مهدی کیست؟ وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

میلاد نور

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

سیمای مهدی(عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».

حجت خدا

روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید...

دوران زندگی

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد




برچسب ها : مذهبی  , آخر الزمان  ,
      

 

 

4-سید حسنی
یکی دیگر از یاوران اصلیحضرت مهدی- از منطقه مشرق زمین: سید حسنی است که از سرزمین دیلم قیام می کند و مردمرا به یاری مردمی که درکنار ضریح فریاد برآورده دعوت می کند، گنج های خدا درطالقان، به دعوت او لبیک می گویند، چنان که امام صادق(ع) بنابر نقل مفضلفرمود:
«آنگاه سید حسنی- آن جوانمرد زیبا روی که از طرف سرزمین دیلم پیدا میشود- قیام می کند، به آواز بلند و صدای رسا- که همه مردم بشنوند- فریاد برآورد کهای آل محمد! مضطر را نجات دهید و به صدای آن منادی که در اطراف ضریح فریاد برآورده،جواب دهید! گنج های خدا در طالقان، او را جواب خواهند داد. گنج اند اما چه گنجی؟این گنج ها طلا و نقره نیستند، بلکه آنها دلیرمردانی آهنین اراده هستند که بر مرکبهای جنگی تیره رنگ سوارند و انواع سلاح ها در دست آنهاست و همواره ستمگران را میکشند، تا وارد کوفه شوند و بیشتر روی زمین را از وجود ظالمین، پاک می کنند، کوفه رامحل اقامت و پایگاه نظامی خود قرار می دهد و در این هنگام، خبر ظهور مهدی به او میرسد، اصحابش از او سوال می کنند: مهدی کیست؟ سیدحسنی در جواب می گوید: «بیایید باهم برویم ببینیم او کیست و چه می خواهد؟!»

امام صادق (ع) می فرماید: «به خدا قسمکه سیدحسنی می داند که او مهدی است و او را به خوبی می شناسد، مقصودش از این حرف،این است که حقیقت آن حضرت را بر یاران خود، آشکار سازد.»
(بحارالانوار، ج 53، ص15)
در روایات از طالقان و مردم آن زیاد تعریف شده است و ما در صفات یاران مهدی(عج) یکی از آن روایات را ذکر خواهیم کرد.
 

ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  , آخر الزمان  ,

      

یارانی که همراه با سپاه خود به امام می  پیوندند عبارتند از:

 
  1-  هاشمی خراسانی
هر چند که دربعضی روایات، تنها خراسانی آمده است نه هاشمی، ولی آنگونه که از منابع سنی و شیعهاستفاده می شود، خراسانی از نسل امام مجتبی (ع) یا امام حسین(ع) است، بنابراینهاشمی و خراسانی یکی هستند.
هاشمی خراسانی، رهبر بزرگ مشرق زمین است که یا بهعنوان ولی فقیه و مرجع تقلید و یا رهبر سیاسی درکنار مرجع نقش هدایت جامعه را ایفامی کند
.
سید خراسانی- چنانکه در روایات آمده : دارای صورتی نورانی و خالی برگونهراست است.فرمانده سپاه هاشمی، مردی است از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح، بینسیدهاشمی و سفیانی جنگ بزرگی واقع می شود و سپاه هاشمی پیروز می گردد و در آنهنگام، تمنای دیدار مهدی را کنند و در طلب او برآیند
.
(عقدالدرر، ص127)

 

ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  , آخر الزمان  ,

      

غربت اسلام
ابن فضال از حضرت امام رضا (ع) و ایشان از پدرانشان از رسول خدا (ص) روایت کرده‌اند که فرمودند:
«اسلام در ابتدای ظهورش غریب بود، بعد از این هم به همان حال بر می‌گردد و غریب می‌شود، پس طوبی (خوشا به حال) به غربای اسلام.»
شیخ صدوق در توضیح این حدیث می‌گوید:
در ابتدای ظهور اسلام به جهت قلت تعداد مسلمانان، اسلام غریب بود در آخرالزمان هم مسلمانان تعدادشان اندک است و آنها در اقلیت و غربت خواهند بود و بهشت و شجره مبارک طوبی در انتظار این مسلمانان است. زیرا همان گونه که مسلمین صدر اسلام بر آزار مشرکان صبر کردند، مسلمانان آخرالزمان هم در برابر کفر جهانی و ظلم و ستم آنان صبر کرده و دین خود را از دست نمی‌دهند.

محور دوستی‌ها و جدائی دلها
امام رضا (ع):
«فتنه ای کور( خیلی مبهم و پیچده) در راه است و ناگزیر فرا می‌رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می‌کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سومین امام از نسل فرزندانم را گم کنند.»
فتنه: یعنی امتحان سختی که انسان را می‌فریبد و ممکن است هر کسی در مقابل آن به لغزش درآید.
این امتحان آن چنان سخت است که دوستان و خواص را هم در معرض سقوط و انحراف قرار می‌دهد.

اندوه از بدعت‌ها
امام رضا (ع) به نقل از رسول خدا می‌فرمایند:
«زمانی بر می‌آید که دل مومن در درونش آب می‌شود چنان که سرب و آتش ذوب می‌گردد. و این بدان جهت است که گرفتاری‌ها و بدعت‌هایی در دینشان می‌بینند ولی قدرت دگرگونی آن را ندارند.»

فتنه انگیزی در لباس دوستی
عالم آل محمد (ع) می‌فرمایند:
«برخی از کسانی که مودت و دوستی ما اهل بیت را دستاویز ساخته‌اند، زیان و فتنه انگیزیشان بر شیعیان، از دجال بیشتر است.»
از خدمتشان پرسیدند: ای فرزند رسول خدا ! چرا فتنه شان از دجال بیشتر است ؟
فرمودند: «زیرا با دشمنان ما مهر و مودت می‌ورزند و نسبت به دوستان ما دشمنی و عداوت می‌نمایند. هرگاه چنین شد، حق و باطل به هم می‌آمیزد و حقیقت مشتبه گردیده در نتیجه انسان مؤمن از منافق باز شناخته نمی‌شود.»

 

ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,

      

اوضاع و احوال مردم در آخر الزمان:

عن عبد الله بن عباس قال : حججنا مع رسول الله صلى الله علیه وآله حجة الوداع فأخذ باب الکعبة ثم أقبل علینا بوجهه فقال : ألا أخبرکم بأشراط الساعة ؟ - وکان أدنى الناس منه یومئذ سلمان رضی الله عنه - فقال : بلى یا رسول الله ، فقال : إن من أشراط القیامة إضاعة الصلاة ، واتباع الشهوات ، والمیل مع الأهواء وتعظیم المال ،  وبیع الدین بالدنیا ، فعندها یذاب قلب المؤمن وجوفه کما یذوب الملح فی الماء مما یرى من المنکر فلا یستطیع أن یغیره . قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان إن عندها امراء جورة ، ووزراء فسقة ، وعرفاء ظلمة ، وامناء خونة ، فقال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان إن عندها یکون المنکر معروفا ، والمعروف منکرا ، وائتمن الخائن  ویخون الأمین ، ویصدق الکاذب ، ویکذب الصادق ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان فعندها إمارة النساء ، ومشاورة الإماء ، وقعود الصبیان على المنابر ، ویکون الکذب طرفا ، والزکاة مغرما ، والفیئ مغنما ، ویجفو الرجل والدیه ، و یبر صدیقه ، ویطلع الکوکب المذنب ، قال ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : أی والذی نفسی بیده . یا سلمان وعندها تشارک المرأة زوجها فی التجارة ، ویکون المطر قیظا ، و یغیظ الکرام غیظا ، ویحتقر الرجل المعسر ، فعندها یقارب الأسواق إذا قال هذا : لم أبع شیئا وقال هذا : لم أربح شیئا فلا ترى إلا ذاما لله ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان فعندها یلیهم أقوام إن تکلموا قتلوهم ، وإن سکتوا استباحوهم لیستأثروا بفیئهم ، ولیطؤون حرمتهم ، ولیسفکن دماءهم ، ولتملأن قلوبهم رعبا ، فلا تراهم إلا وجلین خائفین مرعوبین مرهوبین ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال إی والذی نفسی بیده . یا سلمان : إن عندها یؤتى بشئ من المشرق وشئ من المغرب یلون أمتی فالویل لضعفاء أمتی منهم ، والویل لهم من الله ، لا یرحمون صغیرا ، ولا یوقرون کبیرا ولا یتجاوزون عن مسئ ، أخبارهم خناء ، جثتهم جثة الآدمیین وقلوبهم قلوب الشیاطین ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان ، وعندها تکتفی الرجال بالرجال ، والنساء بالنساء ، ویغار على الغلمان کما یغار على الجاریة فی بیت أهلها ، ویشبه الرجال بالنساء ، والنساء بالرجال ، ویرکبن ذوات الفروج السروج فعلیهن من أمتی لعنة الله ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ فقال صلى الله علیه وآله : إی والذی نفسی بیده . یا سلمان إن عندها تزخرف المساجد کما تزخرف البیع والکنائس ، و یحلى المصاحف ، وتطول المنارات ، وتکثر الصفوف بقلوب متباغضة وألسن مختلفة ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟ قال صلى الله علیه وآله : إی والذی نفسی بیده . وعندها تحلى ذکور أمتی بالذهب ، ویلبسون الحریر والدیباج ، ویتخذون جلود النمور صفافا ، قال سلمان : وإن هذا لکائن یا رسول الله ؟

ادامه مطلب  +  ترجمه ... 


برچسب ها : مذهبی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,

      

زنان آخرالزمان:

و در رابطه با (برخی) زنان آخر الزمان داریم که :

َ رَوَى الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام‌ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ‏

اصبغ بن نباته گوید: از امیر مؤمنان علیه السّلام شنیدم که میفرمود: در آخر الزّمان (نزدیک به قیامت) زنانى ظاهر شوند: بى‏حجابان برهنگان، خود آراستگان‏ براى غیر شوهران، رها کردگان آئین، داخل‏شدگان در آشوبها قائلان به شهوات و مسائل جنسى، شتاب‏کنندگان به سوى لذّات و خوشگذرانى‏ها، حلال شمارندگان محرّمات الهى، و واردشوندگان در دوزخ.

  من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق(381 هق )، ج 3، ص 391.

فرزندان آخر الزمان:

رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلّم أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَیْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِکِینَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُعَلِّمُونَهُمْ شَیْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ- وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یَسِیرٍ مِنَ الدُّنْیَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاءٌ

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به بعضى از کودکان نظر کرد و فرمود: واى بر فرزندان آخر زمان از روش پدرانشان. عرض شد یا رسول اللَّه از پدران مشرک آنها؟ فرمود نه، از پدران مسلمانشان که چیزى از فرائض دینى را به آنها یاد نمیدهند، و اگر فرزندان، خود از پى فراگیرى بروند منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها در آمد مالى داشته باشند هر چند ناچیز باشد. سپس فرمود: من از این پدران برى و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.

جامع أحادیث الشیعة - السید البروجردی - ج 21 ص 408




برچسب ها : مذهبی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,
      

از سوی دیگر روایات فراوانی در نکوهش «گروهی»  از مردم آخر الزمان وارد شده که طبعاً آنها کسانی هستند که تابع و عامل به روایات اهل بیت معصومین علیهم السلام نیستند مانند این روایات:

مسجد نشینان دنیا دوست:

وَ قَالَ صلی الله علیه و آله و سلّم یَأْتِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِی یَأْتُونَ الْمَسَاجِدَ یَقْعُدُونَ فِیهَا حَلَقاً ذِکْرُهُمُ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الدُّنْیَا لَا تُجَالِسُوهُمْ فَلَیْسَ لِلَّهِ بِهِمْ حَاجَة

در آخرالزمان مردمی می‌آیند که در مساجد حلقه وار می‌نشینند و از دنیا و علایق آن سخن می‌گویند با اینان همنشین مشو که خداوند را به اینان حاجتی نیست.

بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 22 ، ص 454 به بعد.

سه ابتلاء برای مردم آخرالزمان:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَمَا یَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ الْأَوَّلُ یَرْفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا إِیمَانٍ‏

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: به زودى زمانى براى مردم فرا رسد که از دانشمندان فرار مى‏کنند چنانچه گوسفند از گرگ مى‏گریزد. در آن صورت خداوند آنان را  به سه چیزمبتلا مى‏کند: اول: برکت را از اموالشان بر مى‏دارد. دوم: سلطانى ستمگر بر آنان مسلط مى‏گرداند. سوم: بدون ایمان از دنیا مى‏روند.

دینداری در آخرالزمان:

عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلّم أَنَّهُ قَالَ یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِینِهِ کَالْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ                       

اى پسر مسعود زمانى بر مردم بیاید که صبرکننده‏ى بر دینش مانند کسى است که آتش در دست خود بگیرد

بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 22 ، ص 454 به بعد.

فرار از این گروه مردم:

وَ قَالَ صلی الله علیه و آله و سلّم یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ أُمَرَاؤُهُمْ یَکُونُونَ عَلَى الْجَوْرِ وَ عُلَمَاؤُهُمْ عَلَى الطَّمَعِ وَ عُبَّادُهُمْ عَلَى الرِّیَاءِ وَ تُجَّارُهُمْ عَلَى أَکْلِ الرِّبَا وَ نِسَاؤُهُمْ عَلَى زِینَةِ الدُّنْیَا وَ غِلْمَانُهُمْ فِی التَّزْوِیجِ فَعِنْدَ ذَلِکَ کَسَادُ أُمَّتِی کَکَسَادِ الْأَسْوَاقِ وَ لَیْسَ فِیهَا مُسْتَقِیمٌ الْأَمْوَاتُ آیِسُونَ فِی قُبُورِهِمْ مِنْ خَیْرِهِمْ- وَ لَا یَعِیشُونَ الْأَخْیَارُ فِیهِمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ الزَّمَانِ الْهَرَبُ خَیْرٌ مِنَ الْقِیَامِ‏.

فرمود: زمانى بر امّت من فرا رسد که امیرانشان ستمگرند و دانشمندانشان حریصند و عبادت‏کنندگانشان، ریاکارند و تاجرانشان رباخوارند و زنانشان به فکر زینت و آرایشند و پسرانشان به فکر ازدواجند. در این هنگام کساد امّت من همچون کساد بازارهاست و رواجى ندارد. مردگان داخل قبرها از خیر آنان ناامیدند و نیکان بین آنان زندگى نمى‏کنند، در این زمان فرار بهتر از اقامت است‏.

بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 22 ، ص 454 به بعد.

به صورت آدمی و قلوب شیاطین:

یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ وُجُوهُهُمْ وُجُوهُ الْآدَمِیِّینَ وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِینِ کَأَمْثَالِ الذُّبَابِ الضِّرَارِ- سَفَّاکُونَ لِلدِّمَاءِ لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ إِنْ تَابَعْتَهُمُ ارْتَابُوکَ وَ إِنْ حَدَّثْتَهُمْ کَذَّبُوکَ وَ إِنْ تَوَارَیْتَ عَنْهُمُ اغْتَابُوکَ السُّنَّةُ فِیهِمْ بِدْعَةٌ وَ الْبِدْعَةُ فِیهِمْ سُنَّةٌ- وَ الْحَلِیمُ بَیْنَهُمْ غَادِرٌ وَ الْغَادِرُ بَیْنَهُمْ حَلِیمٌ وَ الْمُؤْمِنُ فِیمَا بَیْنَهُمْ مُسْتَضْعَفٌ وَ الْفَاسِقُ فِیمَا بَیْنَهُمْ مُشَرَّفٌ صِبْیَانُهُمْ عَارِمٌ وَ نِسَاؤُهُمْ شَاطِرٌ وَ شَیْخُهُمْ لَا یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَا یَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ الِالْتِجَاءُ إِلَیْهِمْ خِزْیٌ وَ الِاعْتِدَادُ بِهِمْ ذُلٌّ وَ طَلَبُ مَا فِی أَیْدِیهِمْ فَقْرٌ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَحْرِمُهُمُ اللَّهُ قَطْرَ السَّمَاءِ فِی أَوَانِهِ وَ یُنْزِلُهُ فِی غَیْرِ أَوَانِهِ- یُسَلِّطُ عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَسُومُونَهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسَاءَهُمْ فَیَدْعُو خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُم‏ .

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: زمانى براى مردم فرا رسد که صورتهاشان به شکل آدمى است و قلبهاشان قلبهاى شیطانى است همچون گرگهاى گرسنه خونریزند، از کارهاى منکر که انجام داده‏اند دست برنمى‏دارند اگر از آنان پیروى کنى تو را متّهم سازند و اگر با آنان سخن گویى تو را تکذیب کنند و اگر از آنان غائب شوى تو را غیبت کنند.

سنّت در میان آنان بدعت است و بدعت، سنّت. صبور و حلیم نزد ایشان حیله‏گر و خائن است و خائن نزد ایشان حلیم و صبور، مؤمن در میان آنان مستضعف است و بدکار، بلند مرتبه، کودکانشان شرورند و زنانشان خبیث و بدجنس و پیرشان امر به معروف و نهى از منکر نمى‏کند.

پناه بردن به آنان خوارى است و تکیه کردن به آنان ذلت و زارى است. و طلب کردن از آنچه در دستانشان است فقر و نادارى است. به همین جهت، خداوند بارش آسمان را در زمان مناسب بر ایشان حرام کرده و در زمان غیر مناسب باران مى‏بارد و بدترینشان را بر ایشان مسلّط گرداند تا عذابى سخت بر آنان وارد سازند، پسرانشان را مى‏کشند و زنانشان را زنده نگه مى‏دارند، خوبانشان دعا مى‏کنند اما مستجاب نمى‏شود .

بحار الأنوار ، علامة مجلسی ،ج 22 ، ص 454 به بعد.

ابتلاء به چهار خصلت:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلّم یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِیرُهُمْ دِینُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا یَبْقَى مِنَ الْإِیمَانِ إِلَّا اسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ- مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى عُلَمَاؤُهُمْ أَشَرُّ خَلْقِ اللَّهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ حِینَئِذٍ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ جَوْرٍ مِنَ السُّلْطَانِ وَ قَحْطٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُلْمٍ مِنَ الْوُلَاةِ وَ الْحُکَّامِ. فَتَعَجَّبَ الصَّحَابَةُ وَ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ یَعْبُدُونَ الْأَصْنَامَ قَالَ نَعَمْ کُلُّ دِرْهَمٍ عِنْدَهُمْ صَنَم‏ .

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: زمانى براى مردم فرا رسد که شکمهاشان خدایانشان است و زنانشان، قبله آنان و دینارهایشان، دینشان و شرف و افتخارشان، کالاهایشان است از ایمان فقط نامى و از اسلام تنها نشانى و از قرآن فقط درسى باقى مى‏ماند.

ساختمان مساجدشان آباد و قلبهایشان از هدایت خراب و ویران است. دانشمندانشان بدترین مردمان روى زمینند. در این هنگام خداوند آنان را به چهار خصلت آزمایش و مبتلا مى‏کند، ستم سلطان و قحطى دوران و ظلم والیان و حکمرانان و قاضیان.

پس صحابه تعجّب کردند و گفتند: اى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله! آیا آنان بتها را مى‏پرستند فرمود: آرى، هر درهمى نزد آنان بتى است‏.

بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 22 ، ص 454 به بعد.

 

معصیت و نسبت دادن آن به خداوند:

رُوِیَ عَنْ جَابِرْ عَنْ النَّبی صلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ أنَّه قَالَ : یَکُونُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یَعمَلوُنَ بِالمَعَاصی ثُمَّ یَقُولُونَ : اللهُ قدَّرَهَا عَلَینَا ، اَلرَّادُّ عَلَیهِمْ یَوْمَئِذٍ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبیلِ الله .

جابر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم روایت نموده: در آخرالزمان مردمانی خواهند آمند که مرتکب معصیت خواهند شد و بعد از آن خواهند گفت: این خواست و تقدیر خداوند بوده که ما مرتکب گناه گردیم. در آن روزگار کسی که بر علیه این گروه شمشیر کشیده و به قیام برخیزد در حقیقت در راه خداوند به قیام بر خواسته است.   

رسائل المرتضى ، سیّد مرتضى(436 هق ) ، ج 2، ص 242 .




برچسب ها : مذهبی  , اخلاقی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,
      

عجیب ترین و بزرگ ترین مردم:

قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و سلّم یَا عَلِیُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ ثَوَاباً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَیَاض‏

یا علىّ ! عجیب‏ترین مردم از جهت ایمان، و عظیم ترین ایشان از جهت یقین گروهى هستند که در آخر الزمان زیست می‌کنند، زیرا ایشان به دیدار پیامبر نپیوسته‏اند، و حجّت از ایشان غائب است، ولى ایشان به نوشته‏اى(کتاب‌های روایات معصومین) ایمان آورده‏اند.

من لا یحضره الفقیه ، شیخ صدوق(381 هق ) ، ج 4 ، ص 366 .

 

برادران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم در آخرالزمان:

ِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام‌ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ‏ اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أمَا نَحْنُ إِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَى دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَى یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة

ابو بصیر و او از امام محمد باقر علیه السّلام‏ روایت نموده که پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى در جمعى از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟  فرمود: نه! شما اصحاب من می‌باشید، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند که به من ایمان مى‏آورند، با این که مرا ندیده‏اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکى از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و یا مانند کسى است که پاره‏اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهاى شب تار می‌باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تارى نجات می‌دهد.

بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 52 ، ص 124.

 

مردم آخرالزمان دقیق و متعمّق:

و یا به این روایتی که به دقّت و تعمّق مردم آخر الزمان اشاره دارد توجّه نمائید:

سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام‌ عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَدْ هَلَک‏

از امام چهارم علیه السلام‌ راجع به‌ توحید پرسش شد، فرمود: خداى عزّوجلّ دانست که در آخر الزمان مردمى محقِّق و موشکاف آیند.از این رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آیات سوره حدید را که آخرش «وَ هُوَ عَلِیمٌ‏ بِذَاتِ الصُّدُورِ» است نازل فرمود، پس هر که براى خداشناسى غیر از این جوید هلاک است.

توحید صدوق، ص 283، باب40، باب أدنى ما یجزئ من معرفة التوحید

 

رافضه در آخرالزمان:

حدّثنا الحسن بن علیّ بن محمّد بن علیّ بن موسى عن علیّ بن موسى بن جعفر عن أبیه عن جعفر بن محمّد قال: حدّثنی أبی محمّد بن علیّ قال: حدّثنی أبی علیّ بن الحسین قال: حدّثنی أبی الحسین بن علیّ؟ قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: قال لی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: رأیت لیلة أسری بی إلى السّماء قصورا من یاقوت أحمر و زبرجد أخضر و درّ و مرجان و عقیقا، بلاطها المسک الأذفر و ترابها الزّعفران، و فاکهة و نخل و رمّان، و حور و خیرات حسان، و أنهار من لبن و أنهار من عسل تجری على الدّرّ و الجوهر،و قباب على حافّتی تلک، و غرف و خیام و خدم و ولدان، و فرشها الإستبرق و السّندس و الحریر و فیها أطناب، قلت: یا حبیبی جبرئیل لمن هذا القصور و ما شأنها؟ فقال لی جبرئیل: فهذه القصور و ما فیها خلقها اللّه و حملها أضعافا مضاعفة لشیعة أخیک علیّ و خلیفتک بعدک على أمّتک، و هم یدعون فی آخر الزّمان باسم یوذیه غیرهم، یسمّون الرّافضة، و إنّما هو زین لهم، لأنّهم رفضوا الباطل و تمسّکوا بالحقّ، و هم السّواد الأعظم، و لشیعة ابنه الحسن من بعده، و لشیعة أخیه الحسین من بعده، و لشیعة ابنه علیّ بن الحسین من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه جعفر بن محمّد من بعده، و لشیعة ابنه موسى ابن جعفر من بعده، و لشیعة علیّ بن موسى من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه علیّ بن محمّد من بعده و لشیعة ابنه الحسن بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه محمّد المهدیّ من بعده، یا محمّد فهؤلاء الأئمّة من بعدک أعلام الهدى و مصابیح الدّجى، شیعتهم جمیع ولدک و محبّیهم شیعة الحقّ و موالی اللّه و موالی رسوله، رفضوا الباطل و اجتنبوه، و قصدوا الحقّ و اتّبعوه، یتولّونهم فی حیاتهم و یزورونهم من بعد وفاتهم، متناصرین لهم قاصدین على محبّتهم، رحمة اللّه علیه إنّه غفور رحیم .

از حسن بن على از حضرت على بن موسى الرضا علیه السّلام از پدرش از حضرت صادق علیه السّلام از پدرش محمد بن على از پدرش على بن الحسین از پدرش حسین بن على از امیر المؤمنین علیهم السّلام حدیث کند که فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله به من فرمود: شبى که مرا به آسمانها بردند قصرهایى دیدم که از یاقوت سرخ و زبر جد سبز و درّ و مرجان و طلاى خالص بود، کاه گل آنها از مشک خوشبو و خاکش از زعفران، و داراى میوه و نخل خرما و انار بود، و حوریه‏ و زنهاى زیبا و نهرهاى شیر و عسل که بر روى درّ و جواهر مى‏گذشت و در کنار آن دو نهر خیمه‏ها و غرفه‏هایى بنا شده بود و در آنها خدمتکارها و پسرانى بودند، و فرشهایش از استبرق و سندس و حریر بود و طنابهایى در آنها بود؛ گفتم: اى حبیب من جبرئیل این قصرها از آن کیست؟ و قصه آنها چیست؟ جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو پس از تو بر امّت على است، و ایشان را در آخر الزمان به نامى که دیگران را آزار دهد بخوانند، آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتى که این نام براى آنان زینت است، زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده‏اند، و سواد اعظم اینانند، و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن پس از اوست، و براى شیعیان برادرش حسین پس از اوست، و براى شیعیان فرزندش على بن الحسین بعد از اوست، و براى شیعیان فرزندش محمد بن على پس از اوست، و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمد پس از اوست، و براى شیعیان فرزندش على بن الحسین بعد از اوست، و براى شیعیان فرزندش محمد بن على بعد از او؛ و براى شیعیان فرزندش حسن بن على پس از او، و براى شیعیان فرزندش محمد المهدى پس از اوست. اى‏ محمد اینان امامان پس از تو نشانه‏هاى هدایت و چراغهاى روشن در تاریکى‏ها هستند، شیعیانشان تمامى فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند، که باطل را واگذارده و از آن دورى کرده‏اند، و آهنگ حق نموده و از آن پیروى کرده‏اند، آنها را در زمان زندگى‏شان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، در صدد یارى آنهایند و به دوستى آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد زیرا او آمرزنده و مهربان است.

دلائل الامامة ، محمد بن جریر الطبری ( الشیعی) ، ص 476.

 

البته باید توجه داشت که باید این گونه روایات مشوّقی برای شیعیانی باشد که در زمان غیبت امام زمانشان اعمال و کردارشان کاملاً مطابق و منطبق با دستورات اهل بیت علیهم السلام بوده‌ و مطیع اوامر آن بزرگواران هستند و خدای ناکرده مبادا این گونه روایات موجب عجب و غرور آنها گردد.




برچسب ها : مذهبی  , اخلاقی  , فرهنگی  , آخر الزمان  ,
      
   1   2      >